غلامِ حسين

یاس سپید

یاس سپید باغ بهاران من بیا نور پُر از تلألؤ چشمان من بیا لرزه نشسته بر تن و دستان من بیا جان میدهم کنار تو ای جان من بیا اشک فراق بر رُخ بابا چکیده است زهرای من زمان جدائی رسیده است ای راحتی این نفس آخرم بیا خواهم که …

ادامه مطلب

دست کریم

به مهربانی و دست کریم شهرت داشتبرای مردم بی رحم نیز رحمت داشت سه سال هسته خرما مکید و راضی بودبزرگ بود ولی اینچنین ریاضت داشت ز دشمنان خودش بارها عیادت کردشبیه دوست به بیگانه ها عطوفت داشت کمک به پیر زمینگیر و کودکان میداداکرچه کون و مکان را همه …

ادامه مطلب

وقت رفتن رسیده

نفسم در شماره افتادهرنگ و رویم پریده است علیسر من را بگیر بر زانوتوقت رفتن رسیده است علی گرچه زود و سریع طی شد و رفتچقدر روزگار سخت گذشتهمه سالهای تبلیغمبه من بیقرار سخت گذشت دل من را همیشه توهینبی حیاها شکست یادت هستسنگ باران کودکان لجوجسر من را شکست …

ادامه مطلب

عزیزِ تا سحر بیدار

بس کُن عزیزِ تا سحر بیدار بس کُنکُشتی مرا از گریه‌ی بسیار بس کُن ای چند شب بیدار مانده آب رفتیای چند شب گریانِ من اینبار بس کُن بس کُن کنارِ بسترم خیس است زهراآتش نزن بر این تنِ تَب دار بس کُن رویت ندارد طاقتِ این اشکها راطاقت ندارد …

ادامه مطلب

یا رسول الله

قرآن به خاطر آورد آیاتِ رحمتت رانادیده می گرفتند وقتی محبتت را تا ریشه کن شود جهل؛ خوردی چه خون دل هااما زیاد کردند با فتنه زحمتت را بودی امینِ حق و محضِ کتابتِ وحیدستِ علی(ع) سپردی بارِ امانتت را زخم زبان شنیدی گفتی: «علی(ع) معَ ٱلحق» زخم زبان شنیدیم! …

ادامه مطلب

گریه مکن

دخترم گریه‌ی تو پشتِ مرا می‌شکندبیش از این گریه مکن قلبِ خدا می‌شکند چه کُنی بر دل خود آب شدی از گریهبغضِ سر بسته از این حال و هوا می‌شکند تا که نشکسته‌ای از غصه کمی راه بروکه قد و قامتِ تو زیرِ بلا می‌شکند باز بوسیدم از این دست …

ادامه مطلب

فدای تو حسن

مادر پدرم باد فدای تو حسن جانهستند غبار کف پای تو حسن جان من رو نزدم بر احدی غیر شما چوندیدم همه هستند گدای تو حسن جان شد عاقبش خیر هر آنکس که در عالمگردید غلامی ز سرای تو حسن جان خلقی نبود روی زمین تا که بگویدبر او نرسیده …

ادامه مطلب

هوای تو

ببار رحمت خود را،همیشه بارانیدلم هوای تو کرده خودت که میدانیدو ماه گریه برای عزای تو کم بودچه میشود که همیشه مرا بگریانیبه هر محله که رفتم به چشم خود دیدمنداشت غیر در خانه تو خواهانیتو را به جان عزیزت بیا از این خانهمرا جدا مکن آنی و کمتر از …

ادامه مطلب

گدایش بیشتر

هر که خوانش بیش، مسکین و گدایش بیشتر هر کسی هم که گدایش بیش، جایش بیشتر کلّ فرزندان زهرا سفره‌دارند و کریم بینِ اولادِ کریمش؛ مجتبایش بیشتر رزق دنیا درمی‌آید از تنور خانه‌اشهر که نانش بیش، خیلِ بی‌نوایش بیشتر تا نفس دارم به عشقِ او نفس خواهم کشیدبعدِ مرگم نیز، …

ادامه مطلب

سینه زنی شور زیبا _ ویژۀ وداع با ماه صفر _کربلایی حسین طاهری

الهی جونم فدات ، حلالم کن حسینکم گریه کردم برات ، حلالم کن حسین مثه یه خواب شیرین بودیشبایِ محرم که سر شدچه زود عمرمون میگذره وقتِوداع با ماهِ صفر شد … اگه نبودم سال بعد ، تو روضه ها ، یادم کنیداگه نبودم اربعین ، تو کربلا ، یادم …

ادامه مطلب