بوی سیبی پیچیده میان صحرا… یابُنَیَّ میخواند برایت زهرا… *شهیدپرویزاسکندری…مادرش میگه هروقت ازمنطقه میومد ، دور و بَرِ من می چرخید؛هی التماسم می کرد،میگفت: مادر دعاکن من مثه امام حسین شهیدبشم.گفت همیشه میگفت….آخرین باری که رفت برای کربلای۵ دیگه برنگشت. آخرین بار زنگ زدن گفتن: پسرتونو آوردن معراج؛ …
ادامه مطلبقسمت_پایانی روضه جانسوز شام غریبان محرم ۹۶_ حاج میثم مطیعی
آه آه بیاید مرکب سوار … کندمعجر راشکار … علیکن بالفرار… چه آمده سر زینب رسیده جان من برلب ببین نشسته میخوانم نمازشب… ای پناه زینب حسین… مشکل افتاده کارم کجایی عباس؟! مشکل افتاده کارم عباس… دست تنهام… این بچه ها رو باید از داخل بیابون جمع کنم، بعضی …
ادامه مطلبقسمت_پایانی روضه و توسل جانسوز _شب هشتم محرم ۹۶_ حاج میثم مطیعی
علی اکبر رفت میدان؛جنگ نمایانی کرد.دل گفتنشو ندارم چطور به شهادت رسید،شیخ مفید نوشته: “فَصُرِعَ…”علی بیهوش شد…دست ها رو گردن اسب حلقه کرد…” وَاحتَواهُ القَوم…”همه دورش رو گرفتن،*باباش امام حسین هم همینطور شد… راوی میگه:“تَکافَروا علیه…”لحظه های آخر دور امام حسین شلوغ شد؛همه اومدن دورش..” “وَاحتَواهُ القَوم…”همه دورَش کردن…“فَقَطَّعوه بِاَسیافِهِم …
ادامه مطلبقسمت_اول روضه و توسل جانسوز _شب هشتم محرم ۹۶_ حاج میثم مطیعی
یکی از اُمرای ارتش میگه تنگه ی چزابه یه پدر و پسر باهم داخل میدان مین بودن.میگه یه وقت دیدم سر و صدا میاد.من گفتم نکنه بین این ها دعوا شده،درگیری پیش آمده.رفتم جلو.دیدم پسر میگه:بابا تو اگه بمیری من بیچاره میشم.تو اگه شهید بشی من آواره میشم. پدر …
ادامه مطلبقسمت_اول روضه و توسل جانسوز _شب هشتم محرم ۹۶_ سید مجید بنی فاطمه
بال فرشته که خاکِ پایِ حسین است فرش حسینیۀ عزای حسین است فاطمه دنبالش هست صبح قیامت هر که به دنبال دسته های حسین است شعر من و تو که افتخار ندارد تا که خدا مرثیه سرای حسین است رحمت زهرا برای این که ببارد منتظر گریه …
ادامه مطلبقسمت_دوم روضه و توسل جانسوز _شب هشتم محرم ۹۶_ سید مجید بنی فاطمه
مولا عباس مازندرانی پرچم به دوشِ،هر دفعه ای میگه: هر که دارد هوس کرببلا بسم الله،کاروان میبره کربلا…..هرچی منتظر شدن دیدن دیگه کاروان کربلا رو راه نمیندازه…جوونا سریع اومدن جلوش رو گرفتن،آ شیخ هرسال کاروان کربلا رو راه مینداختی امسال چرا راه نمی اندازی؟،گفت: گرفتارم..گفتند: ما کارهات رو میکنیم اما …
ادامه مطلبقسمت_پایانی روضه و توسل جانسوز _شب هشتم محرم ۹۶_ سید مجید بنی فاطمه
باید لخته خون رو با دستام بگیرم تنت پاره پاره است الهی بمیرم وای تنت، کشتنت تمام زمین پر شد از تو علی جسمِ تو، می برم ولی با چه حالی و با چه دلی وای صدا، هلهله نمیزاره من بشنوم نالتو خوبه لیلا ندید تن …
ادامه مطلبقسمت_اول روضه و توسل جانسوز _شب هفتم محرم ۹۶_ سید مجید بنی فاطمه
از غمت ذره ذره آب شدم گل نبودم ولی گلاب شدم هر زمانی که آب نوشیدم یادت افتادم و کباب شدم آقا از غمت سال ها گریستم و در غم عشق تو شراب شدم پشت پایی زدم به هرچه که هست تا که از عشق تو خراب …
ادامه مطلبقسمت_پایانی روضه و توسل جانسوز _شب هفتم محرم ۹۶_ سید مجید بنی فاطمه
لالایی عزیزم، نخوردی تو آبی برو پیش بابات، رو شونش بخوابی وای گلو، کو عمو؟ داره تشنگی میکنه پرپرت جون نکن، پیش من الهی بمیره برات مادرت وای نرو، غنچه ام که دلشوره دارم برا حنجرت عمه جونت میگه یکم آب میدن به علی اصغرت …
ادامه مطلبقسمت_اول روضه و توسل جانسوز _شب هفتم محرم ۹۶_ حاج محمود کریمی
ای مشعل محفل الستم وی گشته علَم، به روی دستم خون گلویت نمیگذارد تا بُعد زمان دهد شکستم ای خندۀ فتح، بر لب تو خون تو، قوام مکتب تو شش ماهۀ من اگر چه فردی تو مرد شهادت و نبردی سرباز همیشه فاتح من لبخند بزن که فتح کردی تا …
ادامه مطلب