عزیزانی که تمایل دارند در اجر اخروی روضه خوانی برای اهل بیت علیهم السلام شریک باشند و ما را جهت تامین هزینه های جاری سایت، تایپ مجالس روضه و... یاری فرمایند می توانند از طریق آیکونهای ذیل اقدام نمایند.

قسمت_اول روضه و توسل جانسوز _شب هشتم محرم ۹۶_ حاج میثم مطیعی

 

یکی
از اُمرای ارتش میگه تنگه ی چزابه یه پدر و پسر باهم داخل میدان مین بودن.میگه یه وقت
دیدم سر و صدا میاد.من گفتم نکنه بین این ها دعوا شده،درگیری پیش آمده.رفتم جلو.دیدم
پسر میگه:بابا تو اگه بمیری من بیچاره میشم‌.تو اگه شهید بشی من آواره میشم
.

پدر
میگه:نه! تو جوونی بذار من برم.آره! پدر دلش نمیاد پسر جوونش رو بفرسته.داغ جوون سخته.هیچ
پدری حاضر نیست پسرش رو بفرسته
.

میگه
خودم میرم.این افسر رزمنده میگه پدر،پسر رو کنار زد.بدون اینکه لحظه ای توقف کنه راهش
رو ادامه داد.چندلحظه بعد صدای انفجار مهیب بلند شد.پدر داخل میدون مین به شهادت رسید.میگه
پسر سریع خودش رو رسوند بالای سر پدر
.

*بمیرم
برات حسین
.*

میگه
ما که نزدیک تر بودیم رفتیم کمک کنیم.یه وقت دیدم پسر جنازه ی پدر رو روی دست گرفت.به
طرف بیرون میدان مین حرکت کرد.خودمو بهش رسوندم.گفتم:اجازه بده من بهت کمک کنم.بذار
من جنازه رو بردارم.پسره جواب داد اینقده جنازه ی بابای شهیدمو میبرم که بتونم زحمتاشو
جبران کنم
.

بدون
اینکه احساس خستگی کنه جنازه ی پدر رو برد.میگه تا روی پل جنازه رو برد،گذاشت داخل
آمبولانس.خودش دوباره برگشت میدان مین
.

من یه
آقای دیگه هم  میشناسم.خودشو رسوند بالای سر
بابای نازنینش.شب هشت محرمه.یا امام رضا.دلم برات تنگ شده
.

 

در بین
ذکرهای شفابخش درد عشق

الحق
که یا امام رضا چیز دیگریست

یا امام
رضا،یا امام رضا،یا امام رضا، مولا
….

دوست
دارم نگات کنم تو هم منو نگاه کنی

من تو
رو صدا کنم تو هم منو صدا کنی

قربون
صفات برم از راه دوری آمدم

 

آقا
قبل اربعین میخوایم بیایم ازت اجازه بگیریم.بگیم آقا داریم میریم کربلا

گفتم
یه بابای دیگه شهید شد،پسرش آمد بالاسرش
.

امام
رضا داخل حجره بود.درها رو بسته بودند.نقل میکنه از اباصلت.اباصلت میگه درها رو بسته
بودم.یه هو دیدم“دَخَلَ علیَّ شابٌّ حَسَنُ الوَجه.” یه آقای خوش چهره ای
وارد شد.”فقال یا اباصلت:انا محمدُّبنُ علی

فرمود
اباصلت من جوادالائمه ام.“ثمَّ مَضی نَحوَ اَبیه”رفت خدمت پدر.“فَلَمّا
نَظَرَ اِلَیهِ الرِّضا  وَثَبَ اِلَیهِ فَعانَقَه”
*آقای
ما خیلی زهر به جان مبارکش اثر کرده بود
.

من در
روایات دیدم امام رضا از دارلاماره تا منزلشون که راهی نبود صدوق نوشته:پنجاه بار نشست
و بلند شد
*

امام
رضا تا جوادالائمه رو دید از جای خودش بلند شد. ” وَ ضَمَّه إلى صَدرِه
…”

جوادش
رو به سینه چسبانید

و قَبَّلَ
ما بَینَ عَینَیه “
مابین دو دیدگان فرزند رو بوسید و بویید
.

قا به
شهادت رسید.اینجای روایت میگه امام جواد رو کردن به اباصلت؛فرمودند:” یا أبا الصّلت!
قُمْ فائتنی بالمُغتسل والماء …”
پاشو برام یه تخت بیار؛یه آب بیار بابامو غسل
بدم
.

 *قاعده اینه دیگه…پسر
باید بیاد بالاسر پدر…اما بمیرم برات حسین که کربلا همه چی برعکس بود…از امام رضا
اجازه بگیریم بریم کربلا روضه بخونیم
.

 

به حکم
آنکه “علیکَ الرَّفیق ثُمَّ طَریق”دلم بدون رضا کربلا نمیخواهد
…*

 

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.