مناسبتها

قسمت_پایانی روضه و توسل جانسوز _شب هفتم محرم ۹۶_ حاج محمود کریمی

شش ماهه دیدی یا نه ؟ حتما دیدی …به حق علی اصغر امام حسین همه مریضا نه بچه ها، بزرگترا …بیماری های روحی و روانی همه مریضی ها با دست علی اصغر شفا پیدا میکنه . همیشه  این یادت باشه تیر آخر تو چله کمان همینه .هر موقع خیلی گرفتار …

ادامه مطلب

قسمت_اول روضه و توسل جانسوز _شب هفتم محرم ۹۶_ حاج میثم مطیعی

گهواره بی تابی چرا؟ علی نمیخوابی چرا؟ پر شده از صدایِ تو تموم دشت کربلا …   ترک ترک شده لبات،الهی بارون بگیره غنچه نشکفتۀ من،دوباره باز جون بگیره   *آخه راوی میگه:” اَخرَجَه اَبوه…” باباش بچه رو بیرون آورد …(همه داشتن نگاش میکردن) “و اِنّه عَطشانٌ…” بچه تشنه بود…* …

ادامه مطلب

قسمت_پایانی روضه و توسل جانسوز _شب هفتم محرم ۹۶_ حاج میثم مطیعی

همسر شهید مهدی نوروزی شهید مدافع حرم میگه شب هفت محرم بود.نذر کرده بودم شب هفت محرم لباس حضرت علی اصغر تن بچه م کنم.بچه رو بدم باباش ببره پیش روضه خوان،روضه بخونن بچه م بیمه بشه،لباس تن بچه کردم رفتیم جلسه.موقع روضه باباش زنگ زد،بچه رو بده.اما بچه م …

ادامه مطلب

خانه‌ی صاحب کَرَم

اگر سَریم بِجُز در حرم نیافتادیم که جز به خانه‌ی صاحب کَرَم نیافتادیم زمانه خواست که ما سمتِ دیگری برویم به لطفِ مادرتان از قَلَم نیافتادیم تمامِ عمر فقط دستِ ما به دستت بود نگاه توست اگر هر قدم نیافتادیم تو گریه میدهی و عرش می‌بری ما را وگرنه در …

ادامه مطلب

تلظی

بر نبض این گهواره نظم کهکشان بسته است امید ؛بر شش ماه عمر او زمان بسته است باب الحوائج بودن شهزاده یعنی که دل برنگاه او مفاتیح الجنان بسته است دل بسته ی مرثیه های تشنگی اوست هرکس کمر بر خدمت این خاندان بسته است وقتی به پابوس لبش نائل …

ادامه مطلب

غرق به خون

تو که نزدیک تر از من به منی لاله ی چاک شده پیرهنی ای گل اندام عمو غرق به خون مانده ام این که تویی یا حسنی فرش خون پهن شده بر بدنت غارت نیزه شده پیرهنت پاره پاره پیکری مانده ز تو دانه دانه شده تسبیح تنت بدنت نیزه …

ادامه مطلب

إن تنکرونی

شوریدگیت داده به دل اختیار را با زلف دوست بسته قرار و مدار را آیینه ی تمام نمای یل جمل از این سپاه فتنه درآور دمار را ابروکشیده ! حُکم نیام است این نقاب باید مهار کرد کمی ذوالفقار را از انعکاس نام «حسن» کوفه دلخور ست فریاد کن دوباره …

ادامه مطلب

حسینیه

وقتش شده که جامه ی دل را رفو کنم فکری برای این دل بی آبرو کنم قبل از قدم گذاشتنم در حسینیه باید به اشک دیده دوباره وضو کنم در روزهای ماه محرّم که مُحرمم حیف است جز به مَحرم تو گفتگو کنم هر کس به حاجتی به حضور تو …

ادامه مطلب

دلِ شکسته‌

دلِ شکسته‌ی ما را به مَرحمی دریاب مرا که خسته شدم این مُحَرمی دریاب به سر به زیریِ ما ، شَرمِ ما ، تَرَحُم کُن نه مَرحمیم برایت نه مَحرَمی دریاب کمِ تو از سرِ ما که زیاد هم باشد تو را به جانِ عزیزت مرا کمی دریاب شبیهِ حالِ …

ادامه مطلب