مناسبتها

تربت اعلا

از شوق رود بود که دریا درست شد تقصیر درد بود مداوا درست شد عاشق به ذات خویش ندارد هویتی یوسف که ناز کرد، زلیخا درست شد بادی وزید و باز نقابش کنار رفت گیسوش پیچ خورد و معما درست شد باز این چه شورش است که عیسا درست کرد …

ادامه مطلب

باب حاجات

ای ولی الله گهواره نشین دستهایت پرچم فتح المبین گریه هایت خطبه های حیدری حجت کبرای محشر! محشری پیرهای کاروان را مقتدا بند قنداقت عمود خیمه ها نور مات نور ربانی تو لشگری مات رجزخوانی تو ای سپاه کافران را خط شکن مستجاب الدعوه مثل پنج تن باقیات الصیالحاتی یا …

ادامه مطلب

آه رباب

با آن صدای خسته و اشک مثالی اش گردیده باز همدم طفل خیالی اش این روضه زنانه جگر پاره میکند دارد رباب صحبت گهواره میکند یادش بخیر قِل زدن و خنده کردنت یادش بخیر بوسه پیوسته بر تنت وقتش رسیده بود که دندان در آوری با خنده ات از این …

ادامه مطلب

پشیمانم

من خطا کارم جفا کردم به تو اما ببخش گرچه بد کردم – پشیمانم – مرا حالا ببخش راه بستم بر تو و ترسید از من دخترت علتِ دلشوره ی زینب شدم من را ببخش دل اگر سوزاندم از اهلِ حرم ، در آتشم یا مرا در آتش این غم …

ادامه مطلب

سوارِ گمشده را از میان راه گرفتی

سوارِ گمشده را از میان راه گرفتی چه ساده صید خودت را به یک نگاه گرفتی من آمدم که تو را با سپاه و تیغ بگیرم مرا به تیر نگاهی تو بی سپاه گرفتی چگونه آب نگردم که دست یخ‌زده‌ام را دویدی و نرسیده به خیمه‌گاه گرفتی چنان به سینه …

ادامه مطلب

قسمت_اول روضه و توسل جانسوز _شب هفتم محرم ۹۶_ سید مجید بنی فاطمه

از غمت ذره ذره آب شدم گل نبودم ولی گلاب شدم   هر زمانی که آب نوشیدم یادت افتادم و کباب شدم   آقا از غمت سال ها گریستم و در غم عشق تو شراب شدم   پشت پایی زدم به هرچه که هست تا که از عشق تو خراب …

ادامه مطلب

قسمت_پایانی روضه و توسل جانسوز _شب هفتم محرم ۹۶_ سید مجید بنی فاطمه

لالایی عزیزم، نخوردی تو آبی برو پیش بابات، رو  شونش بخوابی   وای گلو، کو عمو؟  داره تشنگی میکنه پرپرت   جون نکن، پیش من  الهی بمیره برات مادرت   وای نرو، غنچه ام  که دلشوره دارم برا حنجرت   عمه جونت میگه  یکم آب میدن به علی اصغرت   …

ادامه مطلب

قسمت_اول روضه و توسل جانسوز _شب هفتم محرم ۹۶_ حاج محمود کریمی

ای مشعل محفل الستم وی گشته علَم، به روی دستم خون گلویت نمی‌گذارد تا بُعد زمان دهد شکستم ای خندۀ فتح، بر لب تو خون تو، قوام مکتب تو شش ماهۀ من اگر چه فردی تو مرد شهادت و نبردی سرباز همیشه فاتح من لبخند بزن که فتح کردی تا …

ادامه مطلب

قسمت_دوم روضه و توسل جانسوز _شب هفتم محرم ۹۶_ حاج محمود کریمی

قربان صورتش…. طفلی که شکل فاطمه بوده است سیرتش   *حالا  سیرت این بچه چه طور شبیه فاطمه است ؟ وقت گفت “هل من ناصر ینصرنی …”ناله از خیمه ها بلند شد .حسین برگشت به خیمه ،خواهر مگر نگفتم داد نزنید ؟ فرمود آقاجان! تا گفتی: من بی یارم این …

ادامه مطلب