عزیزانی که تمایل دارند در اجر اخروی روضه خوانی برای اهل بیت علیهم السلام شریک باشند و ما را جهت تامین هزینه های جاری سایت، تایپ مجالس روضه و... یاری فرمایند می توانند از طریق آیکونهای ذیل اقدام نمایند.

قسمت_دوم روضه و توسل جانسوز ویژۀ ایامِ محرم _ شب تاسوعا محرم ۹۶_حاج میثم مطیعی

یه کربلایی بود…از روز هفتم
آب روبستن ، یه سقایی بود ، یه تشنه هایی بودن

میگه :مجلس روضه شد خیلی از اون
سوری هایی که با ما بودن اصلا شیعه نبودن اونا دلاشون ابوالفضلی شد رفتن آب وآذوقه
شون روآوردن دادن مردم روستا محاصره تنگ شد

*امشب
تواین مجلس چه خبره ؟! اگه کسی بین مانشسته که آبرویی داره به اون آقای باوفا بگه ماقبولت
داشتیم امشب اومدیم ، ما با امید اومدیم

…*

میگه خلاصه محاصره تنگ ترشد اکثر
رفقام بالب تشنه شهید شدن دیگه موقعیت موندن نبود
… دستور اومد برگردید ، تلفات بالا بو…مامنطقه روخالی کردیم ، مجبور بودیم…اما
ماکه رفتیم این داعشی ها اومدن حمله کردن …مردها رو ، زن هارو ، بچه هارو همه روصف
کردن دونه دونه سر بریدن به خاک وخون کشیدن

*حالا
بریم کربلا
…*

من یه آقایی رو  میشناسم

راوی میگه ایستاده بود ، یه صدایی
همش اذیتش میکرد

 “فَسَمَعَ
الاطفال یُنادونَ العطش العطش “
هی بچه ها فریادمیزن عمو.. آب

وقتی عباس صدای العطش بچه ها
روشنید خیلی گرون تموم شد این آب خواستن

*آی آماده
ای یانه ؟! بیاد قدیمی ها
*

(ای ساقی
لب تشنگان
۲

ای جان جانانم …سقای طفلانم)۲

داغت شکسته پشت من۲

ای راحت جانم… سقای طفلانم

ای ساقی لب تشنگان

ای جان جانانم سقای طفلانم

من بی برادر چون کنم ؟!

 با این سپاهِ دون ….در دامنِ
هامون

 بینم تورا درابرخون

 ای ماه تابانم… سقای طفلانم

(ای ساقی
لب تشنگان
۲

ای جان جانانم.‌.. سقای طفلانم
)
۲

خواهم برم درخیمه گه ۲

ای گل تنِ پاکت… پیکرصدچاکت

 ممکن نباشد یا اخا….

*گوش
بده ، گوش بده آخه اومد پیکر رو جمع کنه ، کنار علقمه عباس هنوز زنده بود…صدازد
:“یا اخی ما تُرید مِنّی ؟! می خوای بامن چه کنی ؟! یه وقت منو به خیمه هانبری
؟
! *

ممکن نباشد یا اخا ۲

محزون ونالانم… سقای طفلانم

ای ساقی لب تشنگان ۲

ای جان جانانم… سقای طفلانم

برخیز وای جان برادرکن علمداری

 بنما مرا یاری

 بی تو غریب وبی معین دراین بیابانم

سقای طفلانم

بی تویقین دارم که فردا زینبِ
نالان

 برناقه ی عریان

 گردد سوار از راه کینه بایتیمانم

سقای طفلانم

)ای ساقی
لب تشنگان
۲

ای جان جانانم… سقای طفلانم…)۲

)شد روزِ
روشن پیش چشمم تیره ترازشب

چون معجر زینب )۲

بینم تورادرموج خون ۲

 ای دُرّغلطانم… سقای طفلانم

)ای ساقی
لب تشنگان
۲

ای جان جانانم سقای طفلانم)۲*

چی شد یهو چه اتفاقی افتاد ؟!
گفتم ؛ عباس یه صدا می شنید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.