عزیزانی که تمایل دارند در اجر اخروی روضه خوانی برای اهل بیت علیهم السلام شریک باشند و ما را جهت تامین هزینه های جاری سایت، تایپ مجالس روضه و... یاری فرمایند می توانند از طریق آیکونهای ذیل اقدام نمایند.

قسمت_اول روضه و توسل حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام _شب ششم محرم ۹۶_ حاج محمود کریمی


ای حرمت خانه ی معمور دل
ای شجر عشق تو در طور دل
نجل علی ،دُرّ یتیم حسن
باب همه خلق زمین و زَمَن
همچو عمو ماه بنی هاشمی

*اگه ماه نبود که صورتش رو نمی بست حسین …

تو صفین هم امیرالمومنین صورت عباسش رو بست *

همچو عمو ماه بنی هاشمی
چشم و چراغِ شهدا قاسمی
زینب و عباس و حسین و حسن
روی دل آرای تو را بوسه زد
رشته ی جان  طُرّه ی گیسوی تو
پنجه ی دل شانه کش روی تو
حجله ی دامادی تو قتلگاه
ذکر خوشِ اهل حرم آه آه…
خلعت دامادی تو پیرُهن
پیرهنی کآمده بر تن،کفن
شمع، شرارِ جگر خواهرت
 بود دل سوخته ی مادرت
ماه وَشان گردِ رخت فوج فوج
اشک به چشمِ همگان موج موج
لِیله ی عاشور در آن شور و حال
کرد ز تو عمّ گرامی سوال
کی همه دم عاشق ایثارِ خون
شربت مرگ است به کام تو چون ؟!
غنچه ی لب هات پر از خنده شد
با سخنِ مرگ دلت زنده شد
کی تو مرا چون پدر و من پسر ؟
آینه ی مادر و جد و پدر ؟
دادن جان گر به رهِ دلبر است
از عسل ناب مرا خوشتر است
جام اگر جام شهادت بُود
مرگ به از روز ولادت  بُود
بی تو حیاتم همه شرمندگی است
با تو مرا کشته شدن زندگی است
بود دل شب به سپهرت نگاه
تا که برآید ز افق صبحگاه
ظلمتِ شب کرد فرار از سپهر
بر سرِ میدان فلک تاخت مِه
صاعقه ی جنگ شرر بار شد
نقشِ زمین قامت انصار شد
هاشمیان جمله به پا خواستند
درطلبِ رزم خود آراستند
گشت تو را نوبت جان باختن
تیغ گرفتن، علم افراختن
خونِ دل از دیده روان ساختی
خویش به پای عمو انداختی
کی به تو حاجات، مُرادم بده
جان عمو اذن جهادم بده
با توام و از دو جهان فارغم
عاشقم و عاشقم و عاشقم…
هر دو نگه بر رخ هم دوختید
هر دو نگه بر رخ هم دوختید
هر دو به مظلومیِ هم سوختید

*عمو جان یه جاهایی منو از اکبرت اینقده بیشتر تحویل گرفتی …

الان موقع این کاراست …اکبر رفت …*

هر دو بریدید دل از بود و هست
هر دو گشودید به یک باره دست
هر دو ربودید ز سر هوش و غم
هر دو فتادید در آغوش هم
هر دو به هم رویِ حسن یافتید
هر دو ز هم بویِ حسن یافتید
بس که کشیدید به مرجانِ هم
اشک فشاندید به دامانِ هم
رفت ز تن تاب و زِ سر، هوشتان
سوخت وجود از لبِ خاموشتان
دید عمو کاسه ی صبرت تهی
نیست تو را غیرِ شهادت رَهی
دید اگر رخصتِ میدان دهد
دُرّ یتیم حسنش جان دهد


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.