امام زمان(عج)-مناجات محرمی –شب دوم محرم چه می شود که سرانجام، آن زمان برسد و قطره نیز به دریای بیکران برسد محرم است بیا تا که چشم مرده ما برای گریه در این روضه ها به جان برسد چقدر نزد تو با آبروست دستی که برای خرجی این ماه بر …
ادامه مطلبامام زمان(عج)-مناجات محرمی/چشمِ تو دنبالِ خود چشمانِ ما را می کِشد
امام زمان(عج)-مناجات محرمی چشمِ تو دنبالِ خود چشمانِ ما را می کِشد منتِ این اشکها را لطفِ آقا می کِشد در کجا می آیی و گیسو پریشان می کنی می کُشد ما را غمت تا آه زهرا می کِشد آخرِ این روضه گردی هایِ ما خیر است خیر عاقبت دستِ …
ادامه مطلبشعر ورود کاروان به کربلا/این کاروان هفتاد و دو عشق آفرین دارد
ورود کاروان به کربلا این کاروان هفتاد و دو عشق آفرین دارد از بهترین های دو عالم بهترین دارد این شیرمردی که به گِرد شاه می گردد با خود سفارش هایی از ام البنین دارد زینب رسیده کربلا، دورش بنی هاشم یعنی نگین اینجا رکابی از نگین دارد نامحرمی هرگز …
ادامه مطلبورود کاروان به کربلا / آخرش چشم تر تو خواهرت را میکشد
ورود کاروان به کربلا آخرش چشم تر تو خواهرت را میکشد غربت نا باور تو خواهرت را میکشد آن سیاهی مقابل ازدحام دشمن است خلوت دور و بر تو خواهرت را میکشد هم جوان هم نوجوان هم کودک و هم پیرمرد سن و سال لشکر توخواهرت را میکشد من خودم …
ادامه مطلببا صد جلالت و شرف و عزت و وقار آمد به دشت ماریه ناموس کردگار
ورود کاروان به کربلا با صد جلالت و شرف و عزت و وقار آمد به دشت ماریه ناموس کردگار فرش زمین به عرش مباهات میکند گر روی خاک پای گذارد “ملک سوار” چه ناقه ای چه ناقه نشینی چه محملی مریم رکاب گیر و خدیجه است پرده دار حتی حسین …
ادامه مطلبدود دلش را به آسمان میداد به سینه میزَد و تنها سری تکان میداد
ورود کاروان به کربلا به آه ، دود دلش را به آسمان میداد به سینه میزَد و تنها سری تکان میداد شنید کرببلا….چشمِ او سیاهی رفت فقط به این تنِ بی جان،حسین جان میداد تمامِ عمر به لب داشت که خدا نکند تمام عمر در این راه امتحان میداد غبار …
ادامه مطلبعلیرضا خاکساری
ورود کاروان به کربلا جانا ! ببین فکر مرا مشغول کرده این سرزمین فکر مرا مشغول کرده ناگفتنی ها را ز چشمان تو خواندم “هل من معین…” فکر مرا مشغول کرده میترسم از خنّاس های شهر کوفه درّ و ثمین فکر مرا مشغول کرده دلواپسی من فقط محض رباب است …
ادامه مطلبدختری میپرسه آبادی کجاس؟ این طرفها موکب شادی کجاس؟
ورود کاروان به کربلا دختری میپرسه آبادی کجاس؟ این طرفها موکب شادی کجاس؟ باباجون میخوام برات گل بچینم باغ سر سبزی که قول دادی کجاس؟ خطبه هات که جون بده دیدنیه کوفه رو تکون بده دیدنیه تو مهیای نماز بشی بابا اکبرت اذون بده دیدنیه یادته مدینه نونوار …
ادامه مطلبمهدی مقیمی
ورود کاروان به کربلا در کربلا هماره دلم شور می زند اینجا نمان دوباره دلم شور می زند اینجا نمان عزیز دلم ، که به خاطرِ خلخال و گوشواره دلم شور می زند لشگر به روی لشگر دشمن اضافه شد با این همه سواره دلم شور می زند خیمه زدیم …
ادامه مطلببرسپاهی چرخش تیغ نگاهت غالب است عصمت الله حرم احترام محملت مانند کعبه واجب است
ورود کاروان به کربلا- دودمه برسپاهی چرخش تیغ نگاهت غالب است عصمت الله حرم احترام محملت مانند کعبه واجب است عصمت الله حرم
ادامه مطلبراه واکردند اولاد امیرالمومنین دخترسلطان دین ظهرامرزت کجا و ظهر روز اربعین
ورود کاروان به کربلا- دودمه راه واکردند اولاد امیرالمومنین دخترسلطان دین ظهرامرزت کجا و ظهر روز اربعین دخترسلطان دین با ادب زانوگرفته زاده ام البنین دخترسلطان دین
ادامه مطلبورود کاروان به کربلا/ رسیدیم اینجا دل من تکان خورد چه شد ناگهان محمل من تکان خورد
ورود کاروان به کربلا رسیدیم اینجا دل من تکان خورد چه شد ناگهان محمل من تکان خورد رسیدیم و طوفان رسیده ست حالا چرا پرده محملم رفت بالا پس از سالها حال زینب خراب است روی صورتم تابش آفتاب است چه باید کنم سایه ی بر سر من ابالفضل! خاکی …
ادامه مطلبزمانِ رو شُدنِ دستِ روزگار هم آمد زمانِ دعوتِ مهمان به کارزار هم آمد
ورود کاروان به کربلا زمانِ رو شُدنِ دستِ روزگار هم آمد زمانِ دعوتِ مهمان به کارزار هم آمد به میزبانی شان لشگر پیاده رسید و ز شام و کوفه سپس لشگر سوار هم آمد خدا به خیر کند صحنه را رباب نبیند که چلِّه چلِّه کمانگیر و نیزه دار هم …
ادامه مطلبورود کاروان به کربلا/ طی شده منزل به منزل در هوای سوختن
ورود کاروان به کربلا طی شده منزل به منزل در هوای سوختن نیست از ما هرکسی که نیست پای سوختن هرچه میخواهد بیاید!باز عزت با من است نوبتی باشد اگر اینبار نوبت با من است من زنم اما طلوع غیرتم با کربلاست برلبم انا فتحنا دارم اینجا کربلاست از شتر …
ادامه مطلبامام زمان(عج)-مناجات محرمی-شب دوم اگر تو آه کشی خشک و تَر نمیماند
امام زمان(عج)-مناجات محرمی-شب دوم اگر تو آه کشی خشک و تَر نمیماند اگر تو گریه کنی که جگر نمیماند بیا و آه مَکش با حرارتِ جگرت که از مجالسِ روضه اثر نمیماند نفَس بزن که نفسهای آخرم برسد که بی تو این نَفَس مختصر نمیماند چنان شکسته شدی که شبیه …
ادامه مطلب