کاری از دست کسی بر نمیاد من خودم اینارو بیرون میکنم نوه ی فاطمه ام خوب بلدم من با گریه شامو ویرون میکنم خاک این شهرو میریزم رو سرش از کسی ترسی ندارم به خدا این یزید کیه به من نشون بدید پدرش رو در میارم به خدا من دیگه …

همه جا از غبار آکندست همه جا بوى خاک پیچیده همه جا از سکوت شد لب ریز دخترى روى خاک خوابیده به نظر خسته مى رسد انگار گریه هایش رمق از او برده صورت و پلک او ورم کرده حق بده!دخترک کتک خورده دخترى که به غیرِ دوش عمو جاى …

تمامِ هستیِ خود را کفن کردم برایِ تو تمامِ هستیِ زینب فـدایِ کـربلایِ تو بمیرد خواهرت دیگر نگو از بی کسی و غم که خونِ این دو قربانی بریزم زیرِ پایِ تو اگر مثلِ علی اکبر هزاران تکـّه هم باشند نیایم از حـرم بیرون عزیزانم فدایِ تو اگر گلهایِ زینب …

نبودی تا ببینی غصه هامو دلم میگه شدم سرباره عمه نمیشه گفت یه حرفایی رو بابا فقط باید بگم بیچاره عمه نبودی تا ببینی ریخته موهام مثه موی سرت آتیش گرفته دیگه چیزی ازم باقی نمونده با این وضعی که دشمن پیش گرفته نبودی تا ببینی گونه هامو ورم کرده …

حرف ما دختر و پدر امشب بیشتر روضه های مکشوفه ست زخم من یادگاری شام و زخم تو یادگاری کوفه ست ای سر در طبق چه کار کنم!؟ تا سرم را به سینه بگذاری گر چه چیزی نمانده از لب هات تو به من بوسه ای بدهکاری! خواب بودم که …

از ازل خورشید انور زینب است حافظ الله اکبر زینب است پیکر اسلام‌ را سر زینب است حیدر کرار دیگر زینب است بعد زهرا روح کوثر زینب است پیش پایش آسمان خم میشود مرجع تقلید مریم میشود کعبه ی غمهای عالم‌ میشود آیت الله معظم میشود محشر صحرای محشر زینب …

مسلم ابن عقیل پیش مظلوم (ده شب)   مسلم غریبِ کربلا اول سفیرِ نینوا ، تنها میانِ کوچه ها  بَر لبِ خود دارد نَوا ، یابن الزهرا کوفه مَیا رأست شد از پیکر جدا ، کوفه شده کرب و بلا

مسلم ابن عقیل زمزمه – واحد (به سبک کوچه به کوچه با چشم) (یازده شب)   کوچه به کوچه ، با چشم گریان خانه به خانه ، رفتم پریشان آبم ندادند ، جز با دم تیغ در را ببستند ، بر روی مهمان در این شهر ، گرفتارم نام تو …

مسلم ابن عقیل زمینه (به سبک به زیر نور ماه) (ده شب)   به زیر نور ماه غریب و حیرونم گفتم بیا اما حالا خیلی پشیمونم جا زدن همه ، کارکوفه بی حیاییه این غریب کشا ، رسمشون به بی وفاییه اینجا فقط ، دل منه که بدا تو تنگه …

مدح و مناجات با امام حسین (ع) شور   شب تاریک من رو ، عشق تو روشن کرده مادرت با دعاهاش ، منو سینه زن کرده دل من خاطرخواهِ ، ابی عبدالله ست عاشق روی ماهِ ، ابی عبدالله ست اون که اسمش اربابه ، تو شب ظلمت آب ، …