عزیزانی که تمایل دارند در اجر اخروی روضه خوانی برای اهل بیت علیهم السلام شریک باشند و ما را جهت تامین هزینه های جاری سایت، تایپ مجالس روضه و... یاری فرمایند می توانند از طریق آیکونهای ذیل اقدام نمایند.

روضه حضرت زهرا سلام الله علیها و گریز به روضه حضرت علی اصغر علیه السلام به نفس سید محمدجوادی

تمام عمر به یادِ غمت عزادارم
همیشه خون به‌دل از خونِ روی دیوارم

*خدا برا هیچ مردی نیاره .. علی چه طاقتی داشتی جلو چشمت ناموست رو زدن ..*

برای غربتِ من اشک ریختی شب و روز
چقدر گریه به چشمان تو بدهکارم

پس از تو خنده به من میشود حرام، بمان
*خوش به حالِ اونایی که بلدن برا خانم داد بزنن .. آخه روزایِ آخر دیگه صداش بالا نمی اومد .. یُغْشَى عَلَیْهَا سَاعَهً بَعْدَ سَاعَهٍ (۱) هی بیهوش میشد هی بهوش میومد ..*

پس از تو خنده به من میشود حرام، بمان
من از خوشیه زمانه فقط تو را دارم

روزای آخر دیگه دست به دیوار راه می رفت .. هنوزم این خانم غریبه والا .. کجای عالم دیدی به تشییع هفت نفره باشه .. گفت اسماء دوست دارم بدنم رو تو یه چیزی پنهان کنند و به شانه بگیرن .. میخوام بگم خانم؛ مگه از شما دیگه بدنی مانده بود«حَتَّى صَارت کَالْخَیَال‏»!! (۲) تو که دیگه آب شده بودی مادر ..

بمان که جز تو کسی نیست فکر بی کسی ام
بمان تمام سپاهم! بمان علمدارم!

من از مدینه و دیوار و کوچه یک همسر
و یک پسر ز در و میخ آن طلبکارم

تو سوختی و فقط سهم من تماشا شد
دگر ز شرم تو مانند ابر می بارم ..

*رحمت خدا به مستمعی که برا خانم بلند بلند گریه کنه .. دیگه حسن شبای آخر سر به دیوار میذاشت صدا میزد جوان نَنَه .. خودت باید روضه خوان باشی ..( زبان حال بگم!) درد اینه خودش گیسوانِ بچه هاش رو شانه زد .. خودش بچه هاش رو شستشو داد .. گفت فضه تنورِ خانه رو روشن کن میخوام برا بچه هام نان بپزم .. میخوام چند روز بچه هام دست پختِ مادرشون سرِ سفره باشه .. (ذوقیه این حرفا ..)*

سپر برای تو دادم،خودت شدی سپرم
دگر پس از تو زتیغ و غلاف بیزارم

*اهل گریه کجا نشستن بگم صدا ناله ت بلندشه ..*

سپید بختی مان را نظر زدند آخر
عروس خانه من تا ابد عزادارم

شاعر : #علی_اکبر_نازک_کار

*گفت علی:*

پای نامحرم میان خانۀ ما باز شد
باتمام قدرتم مانع شدم اما نشد

علی من همونی بودم که از نابینا صورتم رو میپوشوندم (۳) .. اما پشت در گفت اگه علی بیرون نیاد خونه رو با اهلش آتش میزنم .. (۴)

آنچنان محکم به در زد سخت پهلویم شکست
بعد از آن زهرا برای تو دگر زهرا نشد ..

ریسمان را باز میکردم مغیره سر رسید
*گذشتگان و اسیرانِ خاک فیض ببرن .. گفت اگه علی رو رها نکنی گیسوانم رو پریشان میکنم، نفرین میکنم .. سلمان میگه هنوز نفرین نکرده دختر پیغمبر دیدم ستون های مسجد شروع کرد به لرزیدن .. گرد و غبار بلند شد هرجور بود علی رو رها کردن .. شب حمعه ست بریم کربلا .. اینجا سلمان جلو آمد عرضه داشت شما دختر رحمت للعالمینی .. به اهل مدینه و شیرخواره هاش رحم کن بی بی .. اما میخوام بگم بی بی جان کربلا پسرت شیرخوارش رو دست گرفت ..

ببینید رویِ دستم بی قراره
سراغِ آبُ با چشماش میگیره
همه درنده ها سیرابند و اما
داره از تشنگی بچه م میمیره

حرمله میگه من میخوام
سر از تنش جدا کنم ..
وقتی که پرپر میزنه
هی باباش رو نگاه کنم ..

دلمون خیلی هوای کربلا کرده .. ۲ ساله اربعین نرفتیم جگرمون داره میسوزه حسین .. آرزو داریم امسال بیاییم کربلات آقا ..

یه جوری حرمله زد با سه شعبه
سرِ نازِ تو رویِ دوشم افتاد
صدای شیونی از خیمه اومد
گمانم مادرت از قصه جون داد

*گفت علی جان، پسرم :*

ز داغ تو آتش به خلقت کشیدم
در این دشت بسیار محنت کشیدم
خودم قبر کندم، خودم دفن کردم
خودم تیر را از گلویت کشیدم
به قدری که زه را کشید آن کمان دار
همان قدر من آهِ حسرت کشیدم
منی که جهان میکشد منتم را
از این مردم پست منت کشیدم!
زدند و بریدند با خود نگفتند
برای تو شش ماه زحمت کشیدم

صدا زد اگه به من رحم نمی کنید به این طفل رحم کنید .. یا قَومِ، إن لَم تَرحَمونی فَارحَموا هذَا الطِّفلَ، فَرَماهُ رَجُلٌ مِنهُم بِسَهمٍ فَذَبَحَهُ .. (۵) هرچی نفس داری بگو حسین ..

منبع:
۱)مناقب آل أبی طالب علیهم السلام ج‏۳، ص: ۳۶۲
۲)دعائم الاسلام، ج۱، ص۲۳۲
۳)مجلسی، بحارالانوار، ج۴۴، ص۹۱
۴)بحار الأنوار ،علامه مجلسی، ج‏۳۰، ص۲۹۰
۵)تذکره الخواص‏؛ سبط ابن جوزی: ص۲۵۲

.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.