عزیزانی که تمایل دارند در اجر اخروی روضه خوانی برای اهل بیت علیهم السلام شریک باشند و ما را جهت تامین هزینه های جاری سایت، تایپ مجالس روضه و... یاری فرمایند می توانند از طریق آیکونهای ذیل اقدام نمایند.

قسمت_پایانی روضه و توسل جانسوز _ دیرِ راهب و اسارت خاندان آل الله _حاج مهدی رسولی



با یه زحمتی
بچه ها رو خواباند، بگذرم اومد جلو،به این نیزه دار گفت یه خواهشی ازت دارم
.

_چیه؟ راهب چی میگی؟ گفت میتونم ازت خواهش کنم این سر امشب مهمون
من باشه؟.. گفت اینجوری نمیشه، باید پولی بدی عطایی بدی . زری داد و سرُ از بالایِ
نیزه پایین آورد .. شاید بی بی هی زیر لب داره میگه راهب میدونی قیمت اون سر چی بود؟
..

 

راهب اون  سر تو بغل زهرا بزرگ شده .. راهب قیمت اون سر رو
این دختر فقط می‌دونه .. از اینجا به بعد رو ابن شهر آشوب در مناقبش نقل میکنه منم
نقل میکنم، سرُ آورد با احترام در رو بست خدایا این سر کیه اینجوری دل منو میلرزونه
؟
..

بگو راهب
سر چیه؟.. یه اسم از کربلاش میاد دل ما میلرزه.. اما اینجا دید داره هاتفی صدا میزنه
طوبی لَک .. طوبی لَک .. خوش به سعادتت .. خوش به سعادتت
..

 

خدایا چه
خبره؟.. کیه این هاتف؟ .. دید نه، این سر عجیب غریبه، هی صدا زد با من حرف بزن، یه
ذره با من حرف بزن ، دید نمیشه یهو صدا زد یا ربّ بِحَق عیسی تَأمُرُ هذا الرأس بتَکَلُّم
مِنّی ..
به این سر امر کن با من حرف بزنه .. یهو دید لبا داره به هم میخوره
..

 

الهی فدایِ
اون لبای خونیت

آره این
شده جوابِ مهربونیت
..

 

میگه گوشامو
‌جلو بردم بینم چی میگه صدا اومد راهب میخوای چی بشنوی؟ صدا زد شما کی هستی ؟ خودتو
به من معرفی کن، میگه دید دوباره لبا داره به هم میخوره،میخوای منو بشناسی؟
..

 

أنا ابنُ
محمدٍ المصطفی … أنا ابنُ علیٍ المرتضی … أنا ابنُ فاطمهِ الزهراء …
من میگما،
شاید یهو صدایِ مادرش
..

 

راهب داره
گوش میده، یهو دید لبا داره بازم به هم میخوره، صدا داره میاد راهب : انا المَظلوم
… انا الغَریب … انا العَطشان …
قربونت بشم اینطوری نگو جگرِ راهب خون شد
…. دیگه نتونست تحمل کنه خم شد  وَ وَضَعَ
خَدَّهُ عَلَى خَدِّهِ
… جایِ رقیه خالی .. جای رباب خالی .. جای سکینه خالی …
جای زینب خالی … صورت رو صورت ابی عبدالله گذاشت … راهب میدونی این صورت رو صورت
کیا نشسته … آقا چرا محاسنت خونیِ … راهب ، اون خون ، خونه علی اکبرشِ … هم غلام
سیاه جُونِشِ … هم خونه دونه دونه شهداشه … از همه مهم تر خونه علی اصغرشِ …
آقا چرا محاسنت خاکستری شده … ای داد

 

بابا
… بابا

از رو نیز
نگام میکردی یادته

من تو رو
نگاه می کردم یادته

پای نیزه
تن سیلی خوردم یادته

من همش
زمین میخوردم یادته
….

حسین ……

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.