عزیزانی که تمایل دارند در اجر اخروی روضه خوانی برای اهل بیت علیهم السلام شریک باشند و ما را جهت تامین هزینه های جاری سایت، تایپ مجالس روضه و... یاری فرمایند می توانند از طریق آیکونهای ذیل اقدام نمایند.

قسمت_پایانی روضه و توسل جانسوز _شب سوم محرم ۹۶_ حاج محمود کریمی



بابا

 یه گوشه خواب بودم خیلی آروم

 

*خوابیده
بودم
*

 

ولی پیچید تو گوشم صداشون

نمیبردن اگه گوشواره هامو

خودم می بخشیدم به دختراشون

 

*من بچه
توام .نمیبردن خودمم بهشون میدادم
.*

 

من که جدم علی به وقت نماز

داد انگشتری به اهل نیاز

مادرم فاطمه سه لیل و نهار

کرد افطار خویش را ایثار

من خودم گوشوار  میدادم
….

دُر به آن نابه کار میدادم .

پس بگو تازیانه کم بزنند

دخترم… دخترانه ام بزنند

نمیبردن اگه گوشواره هامو

خودم می بخشیدم به دختراشون

گذشت و گم شدم توی بیابون ..

آخه از قافله جامونده بودم

یکی اومد برم گردوند بابا

ولی کاشکی همونجا مونده بودم

 *بابا…*

بداخلاقن چِقد مردای شامی

به جای قلب، سنگه تو دلاشون

با این دستای سنگینی که دارن

 دلم میسوزه واسه بچه هاشون

یه جوی زد چشام تاره هنوزم

یه جوری زد قدّم از درد خم بود

جای دستش یه کم بهتر شد اما

جای انگشترش رو صورتم موند

تو روی نیزه و من رویِ ناقه

تو چشمات باز و من دستام بسته

چقدر شکل همیم بابا نگاه کن

منم مثل تو دندونام شکسته

النگوهامو تو بازار فروختن

دیگه فرقی به حال من نداره

ولی ای کاش اینجوری نمونن

اخه مال یتیم خوردن نداره

به ماهِ آسمون میگفت

شمعِ شبستونِ منی

یاد عموم بخیر که تو

مثل عمو جون منی

راستی تو از تو آسمون

ببین بابای من کجاست ؟!

بهش بگو که دخترت

ساکنِ تو خرابه هاست

بابا …بابا….

 

*میگم
به داد بچه برس به هق و هق افتاد

 

بابا …باب…باب…بابا….

مَ…نو… بِ…بَر

مَ…من…جا می…مونم… عمه
مو میزنن

شیرین زبونیم تموم شد….مال
اون وقت بود که دندون هام سالم بود

بابا
….

ای حسین….*

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.