زلف تو روی نیزه به دستان باد بود دور و بر عقیله حرامی زیاد بود آتش گرفت پیش نگاه تو خیمه ها شعله به شعله چشم تو شرح معاد بود می خواستی که دین حقیقی بیان کنی اما سپاه شمر در صدد ارتداد بود هر کس رسید ضربه به قصد …
ادامه مطلبحرمتپنجاه ساله ام
دیدی شکست حرمتپنجاه ساله ام دیدی نماز نافله ی من نشسته شد دستی که بوسه میزدیش صبح و ظهر وشام بین طناب شمر زنازاده بسته شد من خسته نیستم ز صدا کردنت ولی آنقدر زد سنان به تنم تا که خسته شد دست غریبه ای به نخ معجرم نخورد اما …
ادامه مطلبدر غفلتم
از خواب چون به یاد تو بیدار می شوم با ناله ی دعای فرج یار می شوم هر چهره ای که در دو جهان دلبری کند تنها اسیر روی تو دلدار می شوم با یک نگاه نافذ تو “ایُّهَا العَزیز” از چشمه سارِ عشق تو سرشار می شوم وقت غروب …
ادامه مطلبشب عاشورا
شمعم که با نگاهِ تو آتش گرفتهام امشب کنارِ آهِ تو آتش گرفتهام پیرت شدم نگاه به این پیرزن بکن امشب بیا و خواهرِ خود را کفن بکن امشب غنیمت است برایم چه میکُنی آقا شکسته است صدایم چه میکُنی امشب نشستهای ولی از من جُدا چرا ای جانِ خیمه …
ادامه مطلبسلام علی الحسین
آدم میان روضه سبکبال می شود مست می محولالاحوال می شود بزم عزا بهشت زمین است و آسمان از دیدن بهشت زمین لال می شود بال عروج ماست سلام علیالحسین روضه برای روح پر و بال می شود شادی واقعی ست دم یاحسین ما با یاحسین، فاطمه خوشحال می شود …
ادامه مطلبامیدوار شفاعت
همین که خلق شدم از اضافی گِلِ تو خدا نوشت مرا تا همیشه سائل تو همیشه دست به نقدم فدایی ات بشوم اگرچه این دل آلوده نیست قابل تو تویی که آینه ی رحمت خدا شده ای نبوده رو به کسی بسته درب منزل تو تویی جزیره ی امن نجات …
ادامه مطلبهزار نیزه
می بینم از نسیم سبک تر شده تنت از بسکه تکه تکه مکرر شده تنت با سی هزار حرمله تنها شدی و بعد تصویر چند تا علی اصغر شده تنت دل کند می شوند مگر از تو نیزه ها بر دست های نیزه کبوتر شده تنت هرگز کسی به اربن …
ادامه مطلبجز خاک و خون برای تن خود کفن نداشت گیرم کفن برای تنش بود ، تن نداشت
جز خاک و خون برای تن خود کفن نداشت گیرم کفن برای تنش بود ، تن نداشت شرمنده شد که خواهر او بی نصیب ماند جایی برای بوسۀ او بر بدن نداشت «ما را ببر به سوی وطن» را سکینه گفت اما به غیر خانۀ قبرش وطن نداشت ای کاش …
ادامه مطلبعکس امشب که خوش احوال تو را می بینم عصر فردا ته گودال تو را می بینم
عکس امشب که خوش احوال تو را می بینم عصر فردا ته گودال تو را می بینم آمدم تا که دلی سیر کنارت باشم شانه بر مو بزنی، آینه دارت باشم چقدَر پیر شدی!؟ از حسنم پیر تری! از من خسته به والله! زمین گیر تری! مادرم بود که آگاه …
ادامه مطلبعشق مدیون مهربان ماه است هست حتی خدا به او حساس
حضرت عباس(ع)-مدح و شهادت عشق مدیون مهربان ماه است هست حتی خدا به او حساس از زبان امام می گویم “رَحِمَ اللّه عَمّی الْعَبَّاس” از شجاعت همین قدَر گویم اسداللّه می شود پدرش شیر، از چشمه ی ادب خورده مادر ام البنین و او پسرش مدح او را …
ادامه مطلب