حرمتِ مویِ سپید تو شکسته س قبول
تو یداللهی و دستانِ تو بسته س قبول
*دو سه بیت و التماسِ
دعا .. امشب هر چه قدر نفس داری خودتو برا این آقا خرج کن .. امشب برا اونآقایی داد
بزنید که پشت مرکب میخورد زمین میگفت وای مادر … دیگه نفسش بالا نمی اومد … جَوان
نَنَه .. *
دل شب بود زمین خوردی و گفتی مادر
*هرچی میتونی داد بزن
… مدینه خبری نیست امشب .. بزار برا رییس مذهب صدامون بگیره … آی آقا …*
دل شب بود زمین خوردی و گفتی مادر
دستِ خود سویِ کمر بردی و گفتی مادر
باز هم شکر که عمامه ی تو دست نخورد
حرفِ غارت نشد و جامه ی تو دست نخورد
باز هم شکر که پامالِ سپاهی نشدی
بی کفن کشته ی گودالِ سپاهی نشدی
باز هم شکر که از غصه لبالب نشده است
دختران از سر بازار جسارت نشده است
*اما دخترایِ حسینُ سرِ
بازار نشون میدادن … حسین … آقام .. آقام ..*