بایگانی برچسب: متن شعر مداحی

عطرِ نفسش

آن که عطرِ نفسش میکده ها را پر کرد بیشتر از همه پیمانه‌ی ما را پر کرد در غم دوریِ او، باز پریشان شده ایم ناله‌ی هر شبِ ما ارض و سما را پر کرد در شبِ تار، زمین، خوابِ قمر را می دید که به یکباره درخشید، فضا را …

ادامه مطلب

روضه

آدم از اوّل به نامت بوده راغب یا حسین روضه ات دارد میان عرش طالب یا حسین می برد معراج، ما را قاب قوسین ضریح می شود پایین پایت سجده واجب یاحسین عشق تو شغل شریف انبیای عالم است در سرایت نوکری دارد مراتب یاحسین خمس اسم پنج تن خون …

ادامه مطلب

عزیزمن

نگو که خیر نداری برای ما آقا عزیزمن! کرمت رفته پس کجا آقا چه اشتباه بزرگی ز نوکرت سر زد که آمده به سرش اینهمه بلا آقا کسی که آبرویش می رود خودت هستی اگر محل نگذاری به این گدا آقا به حُرمتِ نمک و نانِ سفره ات نزدم به …

ادامه مطلب

چشم تر

به من رسیده دو چشم تر از حسین و حسن کلام وحی شده منبر از حسین و حسن خراب روضه شدم آمدم به میخانه رسیده جام و می و ساغر از حسین و حسن برای آنکه خدا را بیاورم هیئت نداشتم به خدا بهتر از حسین و حسن زمین به …

ادامه مطلب

اهلِ بُکا

از چه حیران شده ای اهلِ بُکا؟روضه که هست کربلا قسمت مان نیست..بیا روضه که هست حسرت و آه همه جای خودش..موج بزن همّتی..ناله کن از سوز و نوا..روضه که هست حرم الله شده محفلِ اشک و بپذیر… که حرم نیست اگر،شکر خدا روضه که هست همه دنبالِ علاجیم ..علاج …

ادامه مطلب

هل مِن معین

می رسد از کربلا هل مِن معینت یا حسین(ع) دیده ها خون گرید از آهِ حزینت یا حسین(ع) ناممان خط خورده از فهرستِ زائرهای تو ما همه جا مانده‌ایم از اربعینت یا حسین در دلِ شیدای خود شورِ حرم داریم و بس دستِ ما کوته شد از عرش برینت یا …

ادامه مطلب

از میان روضه ها

از میان روضه ها هر سالکی رد میشود روح سرگردان او روح مجّرد میشود غالباً دور از حرم خیلی مصیبت میکشم غالباً دور از حرم آنچه نباید میشود در به رویم بسته تاکه باب توبه واکند نگذرد از من برای فاطمه بد میشود آنقدر تحویل میگیرد تفضل میکند آدم ناباب …

ادامه مطلب

بعد هدینای حسین

ز همان روز ازل بعد هدینای حسین دهنم خورده به شیرینی حلوای حسین نقطه دلبری خالق و بنده حرم است وسط سجده روی تربت اعلای حسین متولّد شده ی چشم امام حسنم آمدم گریه کنم گوشه دنیای حسین به تباکی وسط اهل بکاء خوشحالم همچنان قطره که افتاده به دریای …

ادامه مطلب

دو چشم تر

به من رسیده دو چشم تر از حسین و حسن کلام وحی شده منبر از حسین و حسن خراب روضه شدم آمدم به میخانه رسیده جام و می و ساغر از حسین و حسن برای آنکه خدا را بیاورم هیئت نداشتم به خدا بهتر از حسین و حسن زمین به …

ادامه مطلب

برخیز ای نور دو چشمم

یک اربعین بر روی نی دیدم سرت را دیدم که زخمی کرده نیزه حنجرت را یک قافله با سوز و اشک و آه آمد برخیز و بنگر حال و روز لشکرت را با ظرفی از آب آمده تا که ربابه سیراب گرداند علی اصغرت را برخیز ای نور دو چشمم …

ادامه مطلب