معصومين عليهم السلام

بسم الله الرحمن الرحیم اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَ عَلى آبائِهِ  فی هذِهِ السّاعَهِ وَ فی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَ حافِظاً وَ قائِداً و َناصِراً وَ دَلیلاً  وَ عَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً   اَللّهُمَّ أرنی الطلعه الرشیده والغره الحمیده  واکحل ناظری بنظره …

ای جان چه ماهی چه زیبا غزلی تو  دردانه ی عالم ز صبح ازلی تو دور سر تو حور و پری گرم طوافن  شیرین تر از حلوا و قند و عسلی تو اومدی و خنده اومد رو لب دنیا چقده شبیهی تو به حضرت زهرا کوثر بابا… دختر بابا… نغمه …

رقیه قبله ی حاجاتی رقیه عمه ی ساداتی ذکر قلبِ مجنون  یا رقیه خاتون اومدی و زیبا،کرده ای دنیا رو می بری باخنده، هات دلِ بابارو اربابم اسمت رو،فاطمه میذاره زنده کردی یادِ،مادرت زهرارو به دنیا تو شرافت داری به زهرا تو شباهت داری کوثرِ اربابی دخترِ اربابی رقیه قبله …

دردونۀ ارباب .. ای نازنینم ایشاالله دخترم عروسیتُ ببینم به جایِ زهرا و  .. امیرالمومنین صدقه میزاره براش اُم البنین اومده لیلایِ .. علی اکبر امشب میسوزونه اسپند ، براش عمه زینب پیچیده بویِ ولیمه ، عشق و زندگیمه اون مثل عموش  امام حسن  خیلی کریمه .. از اون روزی …

غم فراق تو اصلاً برام کم نگذاشت لبم که خواست شکایت کند دلم نگذاشت همیشه درد دلم با تو نیمه کاره گذشت لبم که باز شد این دفعه گریه ام نگذاشت زمانه باعث هجران نشد, خودم شده ام گناه کارىِ هر روزۀ خودم نگذاشت مرا ببخش که از دورى ات …

تا کی به تمنایِ وصال تو یگانه اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه خواهد به سر آید شبِ هجران تو یانه ای تیر غمت را دل عشاق نشانه جمعی به تو مشغول و تو غائب ز میانه رفتم به در صومعهٔ عابد و زاهد دیدم همه را پیش …

مجنونِ لیلاییم .. بی تاب و شیداییم  همه منتظر پاقدم یوسفِ زهراییم .. چشمم به این راهِ .. امیدم این ماهِ آرزویِ دو عالم ظهور بقیه الله .. ای امیر دلها ، بهارِ دنیا بهارِ دنیا بهارِ دنیا از بهشت والا ، بیا ای آقا  بیا ای آقا  بیا ای …

از شوق… میمیرم اگه بگن اونی که میخواستی همینه به خدا مستی و راستی همینه     کیه مهربون تر از تویی که مهربون ترینی کیه آسمون تر از تویی که با اهل زمینی کیه جز تو خوب خوبا، که با خوبا همنشینی  الحق عین امیرالمؤمنینی   تو آقای منی !  …

در این سینه تیرِ محبت نشسته و چشمم به امیدِ اُلفَت نشسته بهشت آرزویِ گدایی نباشد که در سایۀ طاقِ نُصرت نشسته بگیر از رُخت پرده را تا ببینند که یوسف هم اینجا به زحمت نشسته به رویِ پَر و بالِ هم در مسیرت فرشته فرشته به حیرت نشسته هوایی …

من خزون خشک و زدم آقا با تو درمون میشه دردم آقا کوچه پس کوچه رو گشتم هر شب دورت بگردم آقا … جون جونم مهدی ، دردت به جونم مهدی اسم تو روز و شبِ وردِ زبونم مهدی .. سر و سرور مهدی ، ای دل و دلبر مهدی …