کی میگه هر کی یتیمه، مجلسش صفا نداره مگه هرکسی یتیم شد، تو دلش خدا نداره گُل بریزید، گُل بریزید، رو سر عروس و دوماد عروس از تبار یاس و ،دومادم شاخه ی شمشاد مگه میشه تو عروسی، بابایِ دوماد نباشه دعوا باشه سر اینکه ،نُقلِ سنگو کی بپاشه …
ادامه مطلبمتن روضه حضرت عبدالله بن الحسن علیهماالسلام/ شب پنجم محرم
توجه به کودکان یتیم و سرپرستی و مراقبت از آنها سنتی بود که امیر المومنین(ع) به اون عمل می کرد ، امام حسین(ع) هم به یتیمان توجه خاصی داشت خصوصا به یتیمان برادرش امام حسن(ع) ، لذا روز عاشورا به سختی به حضرت قاسم(ع) اجازه میدان داد و هنگام وداع …
ادامه مطلباشکهایِ ما به دامانِ کریمی میرسَد نامهیِ حاجاتِ ما با یاکریمی میرسَد
اشکهایِ ما به دامانِ کریمی میرسَد نامهیِ حاجاتِ ما با یاکریمی میرسَد هرکه در این روضه میآید برای معرفت پایش آخر بر صراطِ مستقیمی میرسَد هرچه از منبر جدا بودم ضرر دیدم ضرر خوش به آنکه محضرِ عبدالعظیمی میرسَد پردهها اُفتاد تا چیزی نفهمیم از غمت ما نمیمیریم چون لطفِ …
ادامه مطلبچیزی نمانده از بدن او حیا کنید دست مرا به جای سر او جدا کنید خواهر تمام دار و ندارش برادر است تا جان نداده عمه ، عمو را رها کنید
حضرت عبدالله بن الحسن(ع) چیزی نمانده از بدن او حیا کنید دست مرا به جای سر او جدا کنید خواهر تمام دار و ندارش برادر است تا جان نداده عمه ، عمو را رها کنید من مثل مجتبی و عمو مثل فاطمه گودال هم مدینه شده ، کوچه وا کنید …
ادامه مطلبشجاعتش حسنی
به جان عبدالله منم اسـیر دلِ مهربانِ عبدالله شدم ز صبح اَلَست غلامِ یک به یکِ نوکران عبدالله به هرچه آیه قسم شُده ست ذات خُدا را نشانه عبدالله چه می شود که خُدا مُعـرّفی بـشـود از زبان عبدالله ؟ حسن دلش می خواست حُسین جلوه کند در جهان عبدالله …
ادامه مطلبوقتی که از حال عمویش با خبر شد آتش وجودش راگرفت وشعله ور شد از دستهای عمه دست خود کشید
حضرت عبدالله بن الحسن(ع) وقتی که از حال عمویش با خبر شد آتش وجودش راگرفت وشعله ور شد ازدستهای عمه دست خود کشید و فریاد زد: عمه دگر وقت سفر شد آمد میان گودی گودال و با دست جان عموی نیمه جانش را سپر شد تیزی تیغ حرمله بر او …
ادامه مطلبناله هایت می رسد تا مشقِ زینب میکنم اشکهایت می چکد تا گریه هرشب میکنم
امام زمان(عج)-مناجات محرمی ناله هایت می رسد تا مشقِ زینب میکنم اشکهایت می چکد تا گریه هرشب میکنم دستمالِ گریه ات را رویِ چشمم می کشی؟ تا ببینی چشم خود از خون لبالب میکنم عشق هم از جانبِ لیلاست مجنون شهره شد دوست میمیرد برایم من فقط تب میکنم میزنی …
ادامه مطلبطفلان حضرت زینب(س)/چه می شود که بگیری به دامنت سر ما را
طفلان حضرت زینب(س) چه می شود که بگیری به دامنت سر ما را سر شکسته همچون علی اکبر (ع) ما را یقین که موی سپیدش سپید تر شود از این اگر زمین بگذاری تو روی مادر ما را هم او که شیر به ما داده از محبت زهرا (س) و …
ادامه مطلبطفلان حضرت زینب(س) / زینبم، عاشق دیرینه و سرگردانت
طفلان حضرت زینب(س) زینبم، عاشق دیرینه و سرگردانت جان خواهر به فدای دل بی سامانت آه ای خون خدا، شاه رشید علوی من نمردم که در این معرکه بی یار شوی بگذارم برَوی جام بلا نوش کنی؟! نکند زینب خود را تو فراموش کنی!!! یاد تو بوده ام و ذکر …
ادامه مطلب۶ کرامت از حضرت رقیه سلام الله علیها
دستانی کوچک ، گره گشایی بزرگ ۱- زن فرانسوی درکنار بارگاه ملکوتی حضرت رقیه (سلام الله علیها ) جناب حجه الاسلام والمسلمین آقای حاج شیخ محمد مهدی تاج لنگرودی ( واعظ ) صاحب تالیفات کثیره، درکتاب توسلات یا راه امیدواران صفحه ۱۶۱، چاپ پنجم چنین می نویسد: یکی از دوستانم …
ادامه مطلب