وضومون شده اشک روضه
بازم آبرومون شده اشک روضه
بازم غم نشسته رو دل های عاشق
بیابون رو پر کرد گلای شقایق
بازم خیمه هاشون داره میشه برپا
سه ساله می خوابه رو زانویِ بابا
چه خوابی می بینه چرا خیسه چشماش؟
تا از خواب پریده چرا میگه داداش
دوباره می خوابه ، لا لا لا لا لا لا
واسه گریه کردن هنوز زوده حالا
هنوز خیمه اَمنِ ، بخواب دختر من
تا وقتی عمو هست ، نمی بینی دشمن
واست قصه میگم که آروم بگیری
کنارت که باشم نمیری اسیری
گل پونه لالا بخواب مهربونم
نشی ارغوانی ، گلِ یاس خونه م
دُر افشونی وقتی ، می خندی نگینی
الهی که دستِ ، خزونی نبینی
لا لا لا لا لا لا .. علی اصغرِ من ..