عزیزانی که تمایل دارند در اجر اخروی روضه خوانی برای اهل بیت علیهم السلام شریک باشند و ما را جهت تامین هزینه های جاری سایت، تایپ مجالس روضه و... یاری فرمایند می توانند از طریق آیکونهای ذیل اقدام نمایند.

روضه و ذکرِ توسل زیبا ویژۀ ایام زیارت مخصوصِ امام الرئوف علی ابن موسی الرضا علیه السلام به نفسِ استاد حاج منصور ارضی


السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا

یه عده الان حرمشن .. یه عده در راهن .. ایامِ زیارتِ مخصوصۀ
شماست .. بعضی ها فرمودن ایامی ست که حضرت حرکت میکنه از مدینه ، همه پشتِ در و بیرونِ
خانه ایستاده بودن امام رضا داشت با اهل منزل خداخافظی میکرد ، حضرت فرمود برام گریه
کنید .. گفتن آقا ، پشتِ سرِ مسافر گریه نداره .. فرمود آری ، ولی من دیگه بر نمیگردم
.. یه ذره با امام رضا حرف بزن
..

 

زلف هستم ، در هوایِ تو پریشان میشوم

دردمندم ، میرسم نزدِ تو درمان میشوم

 

قطره ای هستم که ذیلِ پرتوِ شمس الشموس

میروم در آسمانِ عشق باران میشوم

 

پادشاهان و وزیران دستِ من را پس زدن

میروم مشهد پناهنده به سلطان میشوم

 

یک پرستویِ مهاجر با کبوترهات گفت

کوچ خواهم کرد و از اهلِ خراسان میشوم

 

بس که شیرین است با دستانِ تو شیعه شدن

نزدِ تو هر بار می آیم مسلمان میشوم

 

در دلم یک قطره از مهرت بی افتد کافی است

آتش نمرود هم باشم گلستان میشوم

 

کج بنا کردم اساسِ اعتقادِ خویش را

هرچه میسازم خودم را باز ویران میشوم

 

 دین و ایمانم تویی روزی اگر تردم کنی

مطمئن هستم که من بی دین و ایمان میشوم

 

هرچه میخواهم بگویم کاش باشم خادمت

یادِ زشتی هام می افتم پشیمان میشوم

 

* یا امام
رضا … یا امام رضا
.. *

 

ای پناهِ بی پناهان مثلِ طفلی بی پناه

در قیامت میدوم پشتِ تو پنهان میشوم

 

طبقِ دستوری که گفتی اِبکِ یا ابنِ شَبیب

من فقط در ماتم جدِ تو گریان میشوم

 

*وقتی همه داشتن پشتِ
سر امام رضا گریه میکردن ، خواهرشم ناله میزد .. شاید فرموده باشد برات نامه مینویسم
بیای .. اما کربلا برعکس شد .. ابی عبدالله فرمود به زن و بچه ها مخصوصاً بی بی دوعالم
زینب جان گریه نکنید بلند .. من دشمن شاد میشم .. تا وقتی زنده ام صدایِ گریه تون بلند
نشه … انقدر این زن و بچه آروم و بغض دار گریه کردن .. یه وقت دیدن زمین و آسمان
میلرزه و تیره و تار شده .. دختر علی دوید به سمت مقتل … دید همۀ لشکر ریختن رو سرِ
برادر .. دارن حسینشُ غارت میکنن
..*

 

گرگان و شامیان بدریدن یوسفم

یک پیرهن نشانه برم نزدِ مادرم


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.