ای جان جانان حسن، سلطان خوبان حسن
اسطورۀ بخشش و ، باران احسان حسن
عشق تو خیرالعمل، ماه تو ماه عسل
از بس کریمی شدی ، تو آسمونا مثل
امشب از لحظۀ افطار به نام حسنم
صید بی بال و پرم بسته به دام حسنم
عاشقی دربهدرم عبد مرام حسنم
مست لایعقل و دیوانۀ جام حسنم
ایهاالنّاس بدانید غلام حسنم
« از تو دلبری بر میاد
از ما نوکری برمیاد »
ماه شب فاطمه ، شاه غریب وطن
هستی امامِ حسین، هستم من عبدالحسن
عشقت اهوراییِ ، جشنت چه رؤیاییِ
قطعاً مرید شماست ، هرکس که زهراییِ
چشم وا کرده شدم دست به دامان حسن
روزی از دست علی خوردم و از خوان حسن
از همان روز شدم بیسروسامان حسن
نان هر سفره حرام است به جز نان حسن
بر جبینم بنویسید مسلمانِ حسن
« از تو دلبری بر میاد
از ما نوکری برمیاد »
بیت النبی امشب از ، رویِ تو شد منجلی
تو آمدی رو زمین ، ابالحسن شد علی
ای جلوۀ نور حق ، ای اصبرالصّابرین
هستی تو فرماندۀ ، سردار امالبنین
آیت العظمی علی و محشر کبری حسن
عالی و اعلیٰ علی و والی و والا حسن
عَلَّمَ الاسماء علی و احسنُ الاسماء حسن
جان پیغمبر علی و دلبر طاها حسن
قادر مطلق علی و مالک دلها حسن
« از تو دلبری بر میاد
از ما نوکری برمیاد »
انگیزۀ زندگیم ، شیرینی ما حسین
واسه رضای خدا هر دم میگم یاحسین
یک شعبه از کربلاست ، میگن تو هرجا حسین
پس من الآن کربلام ، امشب میگم یاحسین
هر چه بادا باد اما عشق باد
عشق بادا عشق بادا عشق باد
جوهر این عاشقیها عشق باد
کار دنیا کار فردا عشق باد
عقل رفت و گفت تنها عشق باد
« از تو دلبری بر میاد
از ما نوکری برمیاد »
“حسن حسن حسن حسن ….