عزیزانی که تمایل دارند در اجر اخروی روضه خوانی برای اهل بیت علیهم السلام شریک باشند و ما را جهت تامین هزینه های جاری سایت، تایپ مجالس روضه و... یاری فرمایند می توانند از طریق آیکونهای ذیل اقدام نمایند.

قسمت_پایانی روضه و توسل جانسوز ویژۀ ایامِ محرم _ شب عاشورا محرم ۹۶_ سید مجیدبنی فاطمه

نیمه
ی شب بود اصحاب دیدن حسین نیست ..هلال گشت دنبال آقا ..میگه دیدم از دور یه سیاهی هی
میشینه  بلند میشه ..اومدم جلو دیدم ابی عبدالله
س
..

داره
زیر لب مناجات میکنه ..هی بوته ها را داره جمع میکنه .. خارهای بیابون ،سنگها را داره
جمع میکنه ..اومدم جلو گفتم قربونت برم..چه میکنی فرمود:هلال فردا منو میکشن .. هممون
رو   شهید میکنن..زن وبچه مو اسیرمیکنن..بچه
هام آواره ی بیابون میشن ..میخوام این خارها تو پای بچه هام نره…با تمام وجودبگو
…حسین
….*

 

زینبُ  نگذار، با غصه هاش، داداش داداش

جدا
شو از من، یواش یواش، داداش داداش

زنِ
تنها ی این غروبم
..

تو نرو
تا که پا نکوبم
..

تو بری
خواهرت اسیره
..

 

*بابا
آدم با ناموسشم جایی  میخواد گذر کنه..اگه ببینه
ازدحام جمعیت مرداس ،از جای دیگه میره
..*

 

تو بری
خواهرت اسیره
‌…

الهی
زینبت  بمیره
….

 

اومد
جلو ..گفت داداش… مادرم وصیت کرده سرت رو بالا بگیر ..سرشو بالا آورد…دیدن زینب
اومد  حلقوم حسین رو …گفت داداش مادرم شب
آخرم به من مادرم وصیت کرده زینب،اگه کربلا حسین ازت لباس کهنه ای رو خواست … بدون
دیگه حسین بره  بر نمیگرده .. عوض من زیر گلوش
ببوس… ساعتی بعد وله وله راه افتاد ..حسین از ذوالجناح همچین که افتاد،صدای اهل حرم
بلند شد… زینب به سرو صورت میزنه … این بدن تیر خورداس…هی روی این خاکها می غلته
  …*

 

  او می دوید و من می دویدم

او سوی
مقتل من سوی قاتل

 

او می
نشست و من می نشستم

 

او روی
سینه من در مقابل

او می
کشید و من می کشیدم

 

او خنجر
از تیغ من آه از دل

او می
برید و من می بریدم

 

حسین ……

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.