پایگاه جامع روضه خوانی با توكل بر الله و توسل به اهل بیت (ع)، سایت روضه خوانی مرکزيست برای نشر و دانلود متن و کلیپ های صوتی و تصویری روضه، گریزهای مداحی ، کتاب های مقتل ،شعر، مرثیه و هر آنچه که به درد روضه خوانی می خورد.
گر بشود موقع عطای اباالفضل
اهل کرم می شود گدای اباالفضل
.
زندگی او همه فدای حسین است
زندگی ما همه فدای اباالفضل….
.
جمله به جمله فقط حسین حسین است
متن تمامی خطبه های اباالفضل
.
روی زمین هرچه رد پای حسین است
پشت سرش هست رد پای اباالفضل
.
مطمئنم که شریک داغ حسین است
گریه کند هر که در عزای اباالفضل…
.
روح مناجات ماست حضرت عباس
قبله ی حاجات ماست حضرت عباس
.
حاجت خود را گرفته است یقینا
نذر کند هر کسی برای اباالفضل….
.
امشب ارمنی ها میگن یا ابالفضل! امشب مسیحیا میگن یا ابالفضل! امشب همه عالم میکن یا ابالفضل!!
امکان نداره دست به دامن ابالفضل بشی جواب نده! از محالاته
سؤال کردن از یک بزرگی که چرا ابالفضل اینقدر حاجت میده؟ فرمود: آخه عباس طعم نا امیدی رو چشیده!!…
ای ساقی لب تشنگان ابالفضل ابالفضل ابالفضل
بذارید بگم! تو که اینقدر آماده ای، تو که اینقدر حرارتت زیاده! باید هم همینطور باشی!
آخه حسین کناراین بدن تموم کرد!…
اومدن روز تاسوعا گفتن حاج اکبر ناظم دخترت از دنیا رفت! گفت هییچی نگی!! عزای ابالفضل رو خراب نکنی! بذار تا بعد از مجلس ببینم چی میشه! اومد تو بازار بره رو چارپایه، دم داد، با چشم گریان گفت: یا ابالفضل!! میگن باب الحوائجی! از من نوحه خوندن بر میاد، از تو هم مرده زنده کردن!… شروع کرد خوندن..:
ای ساقی لب تشنگان، ای جان جانانم میر و علمدارم
هنوز نوحه رو تموم نکرده اون شخصی که خبر آورده بود… اومد گفت حاج اکبر! ابالفضل جواب داد، دختر مرده زنده شد!
حاج اکبر شروع کرد بلند بلند گریه کردن گفت: من خوب بلدم آقام خوب بلده کارشو!..
امشب وقتی یادم اومد از این داستان یاد یک سه ساله دختر افتادم… اومد کاسه آبو داد دست عمو.. نه کاسه ای که توش آب باشه، کاسه ای که خالی از آبه!! گفت: عمو!! علی اصغر لباش مثل دو چو خشک به هم می خوره… رباب دیگه شیر نداره…
.
در همه عمر بی قرار حسین است
زندگی اش تحت اختیار حسین است
.
ماه بنی هاشم است اگر چه اباالفضل
جذب حسین است و در مدار حسین است
.
جان حسین از کسی گزند نبیند
تا که اباالفضل در کنار حسین است
.
تیغ حسین است هر دو دست اباالفضل
دست اباالفضل ذوالفقار حسین است
.
لحظه ی جان دادنش کنار شریعه
دل نگران ، چشم انتظار حسین است
.
آه! آه! آه! اباالفضل بین علقمه افتاد
بر روی دامان پاک فاطمه افتاد
تا می خواست از بالای بلندی بیافته دید یک بانوی قد خمیده بغل واکرده بیا پسرم..