یعنی من هم در میان شهدا خواهم بود؟
فاشفق علیه فقال : یا بنی کیف الموت عندک؟
یعنی حضرت نگاه با محبتی به او کرد و فرمود : پسرم مرگ در نزد تو چگونه است؟
قال : یا عم احلی من العسل
گفت : ای عمو شیرین تر از عسل
فقال علیه السلام : ای والله فداک عمک
حضرت فرمود : آری بخدا قسم فدای تو شود عموی تو بدرستی که تو یکی از کسانی هستی که همراه مردان با من شهید می شوی بعد از اینکه مبتلا به بلای عظیمی می گردی و (همچنین پسرم عبدالله)
حضرت قاسم (علیه السلام) پرسید : ای عمو آیا دشمنان به زنان دسترسی پیدا می کنند تا جایی که عبد الله که شیرخوار است را می کشند؟
امام حسین (علیه السلام) فرمود : فدایت شود عموی تو ، عبد الله وقتی کشته می شود که من روحم از شدت تشنگی بی تاب می گردد و به سمت خیمه ها می روم و آبی یا شیری می طلبم و اصلا نمی یابم. پس می گویم پسرم را بیاورید تا از دهانش بنوشم ، او را نزدم می آورند و روی دستم می گذارند او را روی دست می گیرم تا دهانش را نزدیک کنم ، در این هنگام فاسقی او را با تیری می زند که نهر (ذبح) می گردد و او ناله می کند و خونش به کف دستم می ریزد و من آن را به سمت آسمان می پاشم و می گویم :
اللهم صبرا و احتسابا فیک
خدایا صبر می کنم و به حساب تو می گذارم
آنگاه نیزه ها (ی دشمن) مرا در میان می گیرد و آتش در خندقی که در پشت خیمه هاست زبانه می کشد و من بر آنها پیاپی حمله می کنم در تلخترین لحظات دنیا پس آنچه که خدا می خواهد می شود.
بعد حضرت گریست و ما گریه کردیم و صدای گریه و شیون از زراری رسول خدا (صلی الله علیه وآله و سلم) بلند شد و همچنین در خیمه ها .
منابع :
مدینه المعاجز (سید هاشم بحرانی) ج۴ ص ۲۱۶ و۲۲۸.
موسوعه شهادت معصومین (جنه الحدیث فی معهد باقر العلوم) ج۲ ص ۱۸۷.
مجالس العاشوریه فی ماتم الحسینیه (شیخ عبدالله بن حسن آل درویش) ص ۲۶۷.
هدایت الکبری (حسین بن حمدان الخصیبی) ص ۲۰۴.
موسوعه کلمات امام حسین علیه السلام (جنه الحدیث فی معهد باقرالعلوم علیه السلام) ص۴۸۷.
لیله العاشورا فی الحدیث والادب (شیخ عبدالله حسن) ص ۳۳.