عزیزانی که تمایل دارند در اجر اخروی روضه خوانی برای اهل بیت علیهم السلام شریک باشند و ما را جهت تامین هزینه های جاری سایت، تایپ مجالس روضه و... یاری فرمایند می توانند از طریق آیکونهای ذیل اقدام نمایند.

گریزهایی جانسوز برای شب شام غریبان امام حسین علیه السلام

شام غریبان
سر مبارک

در باز شد تو تالار یزید، دیدند زن و بچه را به طناب بستند، اصل پاکی و طهارت، سر مبارک را داخل طشت طلا گذاشتند، آن ملعون شراب می خورد، اضافه ی شراب را پایین تخت روی سر مبارک می ریزد، یکی از زنها مؤمنه سر را با گلاب شست، دوباره آوردند، شروع کرد با چوب خیزران زدن، می گفت: عجب لب و دندان قشنگی داری حسین! کجایند بزرگان من ببینند چی کردم با تو … .

منبع:کتاب گلواژه های روضه

ساربان

در کتاب الوقایه الحوادث آمده خانه خدا را زیارت می کردم، دیدم یک سیاه پوست که دست ندارد، صورت را به پرده ی خانه ی خدا می زند و می گوید خدایا غلط کردم و مرا ببخش، می دانم منو نمی بخشی، دست روی شانه ی او گذاشتم، گفتم خدا ارحم الراحمین است، مگر می شود بنده ی خودش را نبخشد، گفت: من گناه سنگینی انجام دادم، به او گفتم اگر گناهت به اندازه ی کوه های عالم باشد، باز هم خدا می بخشد، گفت نه من کار پستی انجام دادم، برایت تعریف می کنم، به شرطی که مرا طردم نکنی، گفتم باشه، گفت وقتی ابی عبدالله وارد مکه شدند، بعد از زیارت می خواستند از مکه خارج شوند، دنبال ساربان خوبی می گشتند تا اینکه مرا معرفی کردند، همچنان که ساربانی کاروان را می کردم، چشمم به انگشتر حضرت افتاد، می دانستم اگر به او بگویم به من می دهد، این در دلم بود تا اینکه به کربلا رسیدیم، تا وقتی که حسین (علیه السّلام) را کشتند، گفتم الان بهترین موقع است تا بروم و انگشتر را از دست آقا در بیارم، بین کشته ها می گشتم، هوا تاریک شده بود، از قتلگاه نوری از بدن آقا به آسمان می رفت، همین که جلو آمدم چشمم  افتاد به انگشتر آقا، هر کاری کردم بیرون نیامد، مجبور شدم انگشت آقا را قطع کنم، یه وقت هودجی از بین زمین و آسمان پایین آمد، دیدم وجود رسول اکرم (ص) است، که با نگاهی غضب آلود به من نگاه کرد و سپس از رگ های بریده ی ابی عبدالله ناله ای بیرون آمد و فرمود: یا رسول الله ببین با انگشت پسرت چیکار کردند، در آن لحظه حضرت نفرین کردند و گفتند: تا قیامت رویت سیاه باشد و دستت بریده باشد و برای همین است که همه مرا را ترک کردند … .

منبع:کتاب گلواژه های روضه

 

داغ دیده

آدم وقتی داغ می بینه، خودش را می زنه، اول داغ هر چی خودش رو می زنه نمی فهمه، چند روز دیگه که بگذره، تازه جاهای زده ورم می کنه، وقتی همه از خیمه بیرون دویدند، زیارت ناحیه می گه همه خودشون را زدند، رسیدند بالای تل زینبیه، باز خودشون را زدند اما شام غریبان که شد دشمن زدشون، باز اومدند تو گودال قتلگاه دشمن زدشون …

منبع:کتاب گلواژه های روضه

 

همراه زینب (سلام الله علیها)

بی بی نیمه های شب آرام آرام آمد گودال دید مادرش حضرت زهرا (سلام الله علیها) هم هست، شروع کرد با مادر درد و دل کردن، مادر جان کجا بودی، صبح تا حالا چه بلایی سرم آمد، دیدی حسینم را گرفتند …
فرمود دخترم من صبح تا حالا همه ی صحنه ها را دیدم، کنارت بودم، بالا سر علی اکبر (علیه السّلام)، بالا سر قاسم (علیه السّلام)، حتی تو از خیمه نیومدی اما من بالای سر بچه های تو هم بودم … عرضه بداریم: بی بی جان ! زینب ! متوجه شدی مادرت اومده گودال، مادرت بدن بی سر را زیارت کرد، اما مادرت یه جای دیگه هم رفت، شما نرفتید، سند داری؟ بله اون جایی که امشب سر داداشت رفت، می دونی امشب سر اربابت کجاست؟ امشب تا صبح سر حسین (علیه السّلام) گوشه ی تنور است …  .
زن خولی می گه دیدم نور داره به آسمون می ره …

ستاره ی درخشان شام

منبع:کتاب گلواژه های روضه

هتک حرمت بدن مقدس امام

سیدبن طاووس گوید: پس از آن که امام حسین (علیه السّلام) به شهادت رسید، عمر سعد ملعون در میان سپاهیان خود فریاد زد:

من ینتدب للحسین فیوطّی الخیل ظهره؟

چه کسی حاضر است بر حسین (علیه السّلام) اسب بتازد و پشت او را با اسبان لگدمال کند؟ده نفر از گروه طاغیان این کار را پذیرفتند … و آن قدر پیکر مقدس امام حسین (علیه السّلام) زیر سم اسبان لگدمال کردند، حتی رضو اظهره و صدره، استخوان های پشت و سینه ی آن حضرت خرد شد. مرحوم عبدالرزاق مقّرم می گوید: هر کدام از این اسب ها به هر شهری که می رسیدند، نعلشان را می کندند و به عنوان تبرّک بالای منازل خود آویزان می کردند و یا می کوبیدند، در اثر همین کار، رفته رفته عمل مزبور سنت شد و بعد از آن اکثر مردم نظیر همان نعل ها را می ساختند و بالای درب خانه ها آویزان می کردند.

سالار کربلا، عبدالرزاق مقرّم ، ص ۸۱، کتاب (التعجب) کراجکی ملحق بکتاب کنزالفوائد ص ۴۶ و شماره ی مسلسل ص ۳۵۰

منبع:کتاب گلواژه های روضه

قُتِلَ مظلوما

قُتِلَ مظلوما یعنی چه؟
یعنی کسی که بی دلیل کشته بشود، بی گناه کشته بشود، که می تواند در دو قسمت باشد:
یکی در کیفیت شهادت، یکی هم مظلومیت بعد از شهادتیعنی حتی اگر کسی هم می خواهد کسی را بکشد، نباید به او ظلم کند. فرمود: می خواهید به قربانی احسان کنید، چند تا کار اگر بکنید به او لطف کردید.
اول اینکه او را جلوی هم نوعش نکشید … .

دوم اینکه قبل از کشتن به او آب بدهید .

سوم با مرگ صبر او را نکشید، یعنی او را زجر کش نکنید.

چهارم حق ندارید به قربانی ضربه بزنید، بگذارید دست و پا بزند.

اما  امان از مظلوم کربلا حسین (علیه السّلام) ….

منبع:کتاب گلواژه های روضه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.