روضه تمام گشت و دلم در هوای تستآری دل شکسته ی من مبتلای تست باور نمی کنم که شب آخر عزاستپس صاحب عزای دو ماه عزا کجاست من دل به روضه های تو بستم نگاه کنبعد از دو ماه خالیه دستم نگاه کن شبها بدون ذکر تو خوابم نمی بردمن …
ادامه مطلبماه گریه
عاشقان را خبر دهید اینکآخر ماه گریه آمده استنزد این خانه آبرو داردهر که از راه گریه آمده است ته دلبستگی… بگو بستیمسر دلدادگی… بگو دادیمهر که گفته کجا عزیز شدید؟ما نشان تو را به او دادیم بنده خانه زاده ایم آقا!به تو وابسته ایم نعم الامیردو سه تا قطره …
ادامه مطلبماه حزن
می رود ماه صفر با همه شور و نوا ماه حزن و غم و اندوه، مه اشک و بکا اول ماه محرم همه گفتیم حسینآخر ماه صفر ما همه گوییم رضا کرده بودید شما توصیه بر ابن شبیبکه فقط گریه کند در غم شاه شهدا از زمانی که شده صید …
ادامه مطلبهیزم کش دوزخ
یک روز مسجد را بسوزاندیک روز منبر را بسوزاندبا انحراف از راه حق آخرنیمی ز محشر را بسوزاند از “لَنْ تَضِلوا بَعدی”احمدمی ترسد آنسان که شغال از شیرباید مرکب را بخشکاندباید که دفتر را بسوزاندآنقدر معروف است این منکرحتی صحاح ستّه آوردندمیخواست با “إن الرجل…”ملعونقلب پیمبر را بسوزاندبا هر سلامی …
ادامه مطلبغمِ غربت
باید امشب بلند گریه کنیممثلِ زینب بلند گریه کنیمکه مرتب بلند گریه کنیمسوخت از تب... بلند گریه کنیم گریه کن گریه گرچه تسکین استغمِ غربت عجیب سنگین است بر غریبی کریم ، گریه کنیدپایِ دردی عظیم گریه کنیدیادِ حالی وخیم گریه کنیدبشنوید از قدیم گریه کنید چشمها را پُر آبتر …
ادامه مطلبهم نوا
آسمان هم نوای غربت توحرفی از قصّه ی فدک داردمقتلت واژه هایی از جنسزخم های دل و نمک دارد زخم های دلی که از جنسکوچه و چادری پر از خاکندای غریب غروب های بقیعخاطراتت چقدر غمناکند سر نخ بغض های دم به دمتخاطرات قدیمی کوچه استکوچه ای که در آن …
ادامه مطلبقاتل مادرم
خیلی سخته اسیر بلا بشیزیر بار درد و غصه تا بشیاز کوچه تا خونه راهی نباشهاما واسه مادرت عصا بشی وقتی آهت توی سینه سد میشهبرای دل تو خیلی بد میشهچادر مادرتو لگد کننبه خدا غرورتم لگد میشه به خدا دلی که نا امید میشهخوشیاش یه دفعه ناپدید میشهیکی دس …
ادامه مطلبروضههایت
دارد به دوشش کعبه هم شالِ عزایتعالم برای تو غمین هست و خدایت جبریل هم گریَد از این غم در غم تواو هم نشسته همچو ما در روضههایت شکر خدا غم جز غمت در دل نداریمشکر خدا هستیم در بزم عزایت جنت نمیخواهیم ما را این جهان بسجنت در این …
ادامه مطلبپریشان
تا ذهن را با خاطره درگیر می کردناگاه رنگ صورتش تغییر می کرد خواب پریشان شبش را در خیالشخوب و بدون درد و غم تعبیر می کرد شاءن نزول آیه های چشم خود رابا روضه های مادرش تفسیر می کرد گل های روی بالش زیر سرش رابا اشک های چشم …
ادامه مطلبدعای حسن
نفس میکشم در هوای حسنشدم از ازل مبتلای حسنچراغ شبستان دینداری امشده اشک در روضه های حسن نداری نبیند به عمرش کسیکه شد یک شبی را گدای حسنبزرگی برازنده ی ان کسی ستکه باشد فقط خاک پای حسنچه صف ها که بستند جبریل هاورودی ی مهمان سرای حسندل از دست …
ادامه مطلبمثل عصا
تنها میان کوچه ها من دیده بودممادر زمین افتاد و من ترسیده بودم ترسیده بودم مادرم درجا بمیردچون غنچه از طوفان به خود لرزیده بودم از بس که سنگین خورد سیلی ، روی یاسشمن جای او چون گل زهم پاشیده بودم ضربه به جان خویش قطعاً می خریدمگر زودتر از …
ادامه مطلبغریبانه
یاسی به رنگ سبز زِ گلخانه میرودیارب خدایِ درد زِ کاشانه میرود پیچیده بینِ چادرِ خاکی مادرشبر دستها ، غریبهای از خانه میرود اینجا هزار تیر به تشییع آمدهتا کَس نگوید از چه غریبانه میرود خون میچکد به دوشِ اباالفضل از کفنگویی دوباره فاطمه بر شانه میرود فریادِ خواهری پِیِ …
ادامه مطلبسینه زنی سنگین جانسوز تقدیم به جامانده هایِ وادیِ عشق به نفس حاج مجتبی رمضانی
اربعین قسمت خوبات شد و من جا موندمرفیقام یکی یکی رفتن و تنها موندم … من که کم نذاشتم این محرمی برا غمتیه ماهِ آواره ام تو ماتمِ محرمت … آقا من پیرن مشکی یه ماهِ که تنمِخش داره صدام دلیلشم حسین گفتنمِ … چی میشد منم صدا می کردیُ …
ادامه مطلبذوالکرم
غائب از دیده ها کجایی تو؟ گل خیرالنساء کجایی تو؟ قوت قلب ما کجایی تو؟ ای ولی خدا کجایی تو؟ نائب مرتضی کجایی تو؟ دست ما جملگی به دامانت، میرسد ازکرامتت نانم، همه عشقم توراحت جانم، نوکرم من تو شاه سلطانم، سفره داری ومن چو مهمانم، داده ای دلبرا …
ادامه مطلبروضه و توسل جانسوز _ ویژۀ ایام اربعین _ سید مهدی میرداماد
چهل شبِ چشم انتظارم چهل شبِ که خواب ندارم )چهل شبِ میخوام برادر رو خاکِ قبرت سَر بزارم )۲ آه .. چِلّه نشینِ داغَم .. چِلِّه نشینِ دردَم .. این همه راه رو اومَدم ، دورِت بگردم .. *ای کاش زانو هام رمق داشت، داداش .. ای کاش …
ادامه مطلب