تا که عقابت با سوارِ خویش، پر زد طوفانِ پاییزی به باغ من ضرر زد آه ای امید خیمهها !؛ وقتی که رفتی افتاد، از پا زینب و دستی به سر زد بالا بلندم !؛ کاش میبستی نقابی چشمِ حرامیها تو را آخر نظر زد ای سَروِ گلزارم ؛! خمیدم …
ادامه مطلببهار حسین
به پیمبر قسم که چشم زدند! قد و بالای حیدری ات را نیزه ای از شکاف پهلویت می برد عطر کوثری ات را با چه سختی گرفتی از این زخم کمی از ارث مادری ات را یاس های حرم پریشان اند ای بهارم، اسیر پاییزی به تنت کافی ست دست …
ادامه مطلبولدی علی
تو را به خیمه به این شانهی خَم آوردم تو را به دستِ خودم حیف کمکم آوردم برایِ خواهرکانت کمی لباسِ تو را… برایِ گیسوی خود خاکِ عالم آوردم صدایِ گریهی من تا مزارِ لیلا رفت برایِ مادرِ تو آیهی غم آوردم شکسته اینطرف و آنطرف کشیدم دست هرآنچه از …
ادامه مطلبلاله ی خیمه
یا علی اکبر آینه ی کامل خدا علی اکبر خَلقاً و خُلقاً جمع کرامات مصطفی علی اکبر مثل حسن تو بوده ای از سفره دار ها علی اکبر شادی باباست اینکه تو را می زند صدا علی اکبر با نظر تو حاجت ما می شود روا علی اکبر داغ تو …
ادامه مطلبغرق خون
در کنار نعش تو چشمم سیاهی می رود از شب عمرم چراغ صبحگاهی می رود این چنین که پیش چشمانم علی جان می کنی جان من از پیکرم خواهی نخواهی می رود تیغ ابرو و صف مژگان تو از دست رفت می روی و از برم گویا سپاهی می رود …
ادامه مطلباربا اربا ولدی
خدا با تو زبانزد آفریده علی را در محمد آفریده به چشمان تو نور حیدری داد به تو ظرفیت پیغمبری داد حیا را معنی و مفهومی آقا به معصومین قسم معصومی آقا به خَلق و خُلق و منطقی مصطفایی بنفسی انت تو ارباب مایی کریم بن الکریم عالمینی تو …
ادامه مطلبجذر و مد
بر کینه های کهنه ز حیدر اضافه شد به بغض ها ز فاتح خیبر اضافه شد تا گفت علی؛ منم نوه ی مرتضی علی دیدم که چله چله به لشکر اضافه شد هر کس که تیر و نیزه و شمشیر و سنگ داشت بر حلقه ی محاصره یکسر اضافه شد …
ادامه مطلبدر سرای اهل بیت
هر که از دل نوکریِ کویِ هیات می کند سینه ی خود را پر از نور ولایت می کند پادشاهی، نوکری خاندان مصطفی ست نوکر این خانه بر تن رخت عزت می کند آدم این جا خاکبوس عرش رحمن می شود در سرای اهل بیت عرض ارادت می کند آنکه …
ادامه مطلبعصای پیری
وقتی که پیکر پسرم تکه تکه شد آهی کشیدم و جگرم تکه تکه شد تاریکی آسمان امید مرا گرفت تنها ستاره ی سحرم تکه تکه شد درهم شکست تا که ستون خیام من قلب تمام اهل حرم تکه تکه شد این جذر و مد نیزه امان مرا برید اکبر مقابل …
ادامه مطلباذان ظهر
گرفته دست های خیمه دامان جوانش را. علی که میرودپس خیمه دادازدست جانش را پسر طاقت ندارد تاببیند اشک بابا را پدر طاقت ندارد رفتن سرو روانش را نوای العطش از عمق جان علقمه برخاست میان کام بابا می گذارد تا زبانش را عنان مرکبش رفت از کف روح الامین …
ادامه مطلبیقین
مادر شکسته تا که مهیا کند تو را تا آبِ روی آتش بابا کند تو را آری یقین تویی سند غربت حسین وقتی که تیر آمده امضا کند تو را تیر آمده است از بر بابا بگیردت تا شیر خوار حضرت زهرا کند تو را داغ تو اکبر است علی …
ادامه مطلبمتن چند روضه برای حضرت علی اصغر علیه السلام
متن روضه شهادت حضرت علی اصغر متن روضه شهادت حضرت علی اصغر علیه السلام – مرحوم حاج آقامجتبی تهرانی امام حسین”ع” برای همین قیام کرد. گفت حتی اگر همه بروند، من تک و تنها میایستم و هیچ وقت اثم و عدوان را امضا نمیکنم. مجلسی مینویسد روز عاشورا حسین”ع” نگاه …
ادامه مطلبقسمت_پایانی روضه و توسل جانسوز _شب هشتم محرم ۹۶_ حاج میثم مطیعی
علی اکبر رفت میدان؛جنگ نمایانی کرد.دل گفتنشو ندارم چطور به شهادت رسید،شیخ مفید نوشته: “فَصُرِعَ…”علی بیهوش شد…دست ها رو گردن اسب حلقه کرد…” وَاحتَواهُ القَوم…”همه دورش رو گرفتن،*باباش امام حسین هم همینطور شد… راوی میگه:“تَکافَروا علیه…”لحظه های آخر دور امام حسین شلوغ شد؛همه اومدن دورش..” “وَاحتَواهُ القَوم…”همه دورَش کردن…“فَقَطَّعوه بِاَسیافِهِم …
ادامه مطلبقسمت_اول روضه و توسل جانسوز _شب هشتم محرم ۹۶_ حاج میثم مطیعی
یکی از اُمرای ارتش میگه تنگه ی چزابه یه پدر و پسر باهم داخل میدان مین بودن.میگه یه وقت دیدم سر و صدا میاد.من گفتم نکنه بین این ها دعوا شده،درگیری پیش آمده.رفتم جلو.دیدم پسر میگه:بابا تو اگه بمیری من بیچاره میشم.تو اگه شهید بشی من آواره میشم. پدر …
ادامه مطلبقسمت_اول روضه و توسل جانسوز _شب هشتم محرم ۹۶_ سید مجید بنی فاطمه
بال فرشته که خاکِ پایِ حسین است فرش حسینیۀ عزای حسین است فاطمه دنبالش هست صبح قیامت هر که به دنبال دسته های حسین است شعر من و تو که افتخار ندارد تا که خدا مرثیه سرای حسین است رحمت زهرا برای این که ببارد منتظر گریه …
ادامه مطلب