قتلگاه اطهرت

پاره پاره حنجرت را بوسه باران می کنم عضو عضو پیکرت را بوسه باران می کنم خاک اینجا ای برادر بوی زهرا می دهد قتلگاه اطهرت را بوسه باران می کنم گیسوانم را به خونت می زنم، قربانی ام این منا و مشعرت را بوسه باران می کنم نقش نعل …

ادامه مطلب

اشک معراج

در سر ما نوکران غیر از هوای روضه نیست زندگی درد است ان جا که بنای روضه نیست از اذان صبح هستی تا غروب زندگی نغمه ای خوشتر به گوشم از صدای روضه نیست خانه در اشفتگی شهر حسرت ساخته انکه در تاب و تبش جایی برای روضه نیست زخمی …

ادامه مطلب

ای شاه بی سپاه

وقت اداء حلقی بعضی حروف ها تصویر می شوند برایم لهوف ها مقتل نوشت جای “اذا شمس کوّرت” با چکمه آمدند به گودی کسوف ها باید مرتبت کنم ای شاه بی سپاه انگشترت کجاست غریب رئوف ها؟! پیراهنت…تنت…دهنت…ریخته بهم والشّمر جالِس…و بعدش سیوف ها نیزه مجال حرف زدن را به …

ادامه مطلب

زلف تو

زلف تو روی نیزه به دستان باد بود دور و بر عقیله حرامی زیاد بود آتش گرفت پیش نگاه تو خیمه ها شعله به شعله چشم تو شرح معاد بود می خواستی که دین حقیقی بیان کنی اما سپاه شمر در صدد ارتداد بود هر کس رسید ضربه به قصد …

ادامه مطلب

حرمت‌پنجاه ساله ام

دیدی شکست حرمت‌پنجاه ساله ام دیدی نماز نافله ی من‌ نشسته شد دستی که بوسه میزدیش صبح‌ و ظهر وشام بین طناب شمر زنازاده بسته شد من خسته نیستم‌ ز صدا کردنت ولی آنقدر زد سنان به تنم تا که خسته شد دست غریبه ای به نخ معجرم نخورد اما …

ادامه مطلب

در غفلتم

از خواب چون به یاد تو بیدار می شوم با ناله ی دعای فرج یار می شوم هر چهره ای که در دو جهان دلبری کند تنها اسیر روی تو دلدار می شوم با یک نگاه نافذ تو “ایُّهَا العَزیز” از چشمه سارِ عشق تو سرشار می شوم وقت غروب …

ادامه مطلب

شب عاشورا

شمعم که با نگاهِ تو آتش گرفته‌ام امشب کنارِ آهِ تو آتش گرفته‌ام پیرت شدم نگاه به این پیرزن بکن امشب بیا و خواهرِ خود را کفن بکن امشب غنیمت است برایم چه می‌کُنی آقا شکسته است صدایم چه می‌کُنی امشب نشسته‌ای ولی از من جُدا چرا ای جانِ خیمه …

ادامه مطلب

سلام علی الحسین

آدم میان روضه سبکبال می شود مست می محول‌الاحوال می شود بزم عزا بهشت زمین است و آسمان از دیدن بهشت زمین لال می شود بال عروج ماست سلام علی‌الحسین روضه برای روح پر و بال می شود شادی واقعی ست دم یاحسین ما با یاحسین، فاطمه خوشحال می شود …

ادامه مطلب

امیدوار شفاعت

همین که خلق شدم از اضافی گِلِ تو خدا نوشت مرا تا همیشه سائل تو همیشه دست به نقدم فدایی ات بشوم اگرچه این دل آلوده نیست قابل تو تویی که آینه ی رحمت خدا شده ای نبوده رو به کسی بسته درب منزل تو تویی جزیره ی امن نجات …

ادامه مطلب

هزار نیزه

می بینم از نسیم سبک تر شده تنت از بسکه تکه تکه مکرر شده تنت با سی هزار حرمله تنها شدی و بعد تصویر چند تا علی اصغر شده تنت دل کند می شوند مگر از تو نیزه ها بر دست های نیزه کبوتر شده تنت هرگز کسی به اربن …

ادامه مطلب

جز خاک و خون برای تن خود کفن نداشت گیرم کفن برای تنش بود ، تن نداشت

جز خاک و خون برای تن خود کفن نداشت گیرم کفن برای تنش بود ، تن نداشت شرمنده شد که خواهر او بی نصیب ماند جایی برای بوسۀ او بر بدن نداشت «ما را ببر به سوی وطن» را سکینه گفت اما به غیر خانۀ قبرش وطن نداشت ای کاش …

ادامه مطلب

عکس امشب که خوش احوال تو را می بینم عصر فردا ته گودال تو را می بینم

عکس امشب که خوش احوال تو را می بینم عصر فردا ته گودال تو را می بینم آمدم تا که دلی سیر کنارت باشم شانه بر مو بزنی، آینه دارت باشم چقدَر پیر شدی!؟ از حسنم پیر تری! از من خسته به والله! زمین گیر تری! مادرم بود که آگاه …

ادامه مطلب

عشق مدیون مهربان ماه است هست حتی خدا به او حساس

حضرت عباس(ع)-مدح و شهادت عشق مدیون مهربان ماه است هست حتی خدا به او حساس از زبان امام می گویم “رَحِمَ‏ اللّه عَمّی الْعَبَّاس”   از شجاعت همین قدَر گویم اسداللّه می شود پدرش شیر، از چشمه ی ادب خورده مادر ام البنین و او پسرش   مدح او را …

ادامه مطلب

آرزوی قمرت نقش بر آب است حسین بعد از این خیمه ی خورشید خراب است حسین

حضرت عباس(ع)-شهادت آرزوی قمرت نقش بر آب است حسین بعد از این خیمه ی خورشید خراب است حسین دست عباس که افتاد حرم ریخت به هم نگرانی پس از این حفظ حجاب است حسین مشک ساقی هدف تیر و کمان ها شده است گوئیا بخت علمدار به خواب است حسین …

ادامه مطلب

امان نامه

هرکه گرفتار غمت می شود زنده به احیای دمت می شود قطع یقین لطف نگاه شماست تا که کسی محتشمت می شود هر که به صحن تو مشرف شود شیفته ی جام جمت می شود طعنه به شاهان جهان می زند هرکه گدای کرمت می شود می زند آتش همه …

ادامه مطلب