عزیزانی که تمایل دارند در اجر اخروی روضه خوانی برای اهل بیت علیهم السلام شریک باشند و ما را جهت تامین هزینه های جاری سایت، تایپ مجالس روضه و... یاری فرمایند می توانند از طریق آیکونهای ذیل اقدام نمایند.

روضه بسیار جانسوز ویژۀ شهادت رییس مذهب تشیع شیخُ الائمه حضرتِ امام جعفر صادق علیه السلام به نفس حاج میثم مطیعی


او که با خود می برید، یادگار
حیدر است

جای او نه روی خاک، بر فراز منبر
است

 

*شبونه
اومدن دَرِ خونه ی امام صادق،بازم به یه خونه تو مدینه هجوم آوردن…اون نانجیب خودش
میگه: وارد خونه ی جعفر بن محمد شدیم

یه آقایِ شصت و پنج ساله رو با
چه وضعی از خونه بیرون کشیدن،بی احترامی کردن،بی ادبی کردن،نذاشتن عبا به تن کنه،نذاشتن
مولای ما عمامه به سر بذاره
…*

 

او که با خود می برید، یادگار
حیدر است

جای او نه روی خاک، بر فراز منبر
است

باز هم در کوچه‌ها، هیچکس کاری
نکرد

از امام ما کسی، آبروداری نکرد

ای امام بی کسم، وای از تنهایی
ات

کشته ما را تا ابد، غربت زهرایی
ات

می‌کشیم آهِ غم از روضه‌ی سجاده‌اش

آن عبایِ از روی دوش او افتاده
اش

می کشیم آهِ غم از رسم این شهر
ستم

با امام ما چه کرد؟ زهر غم؛ زهر
ستم

 

*امشب
مدینه خبری نیست،گریه کُنی نیست،خادمی نیست،زائری نیست
…*

 

ای امام بی کسم، وای از تنهایی
ات

کشته ما را تا ابد، غربت زهرایی
ات

بار دیگر خانه ای میهمان آتش
است

حرف این مردم چرا با زبانِ آتش
است

 

*خبر
دارید با نه؟ دَرِ خونه ی امام صادق رو هم آتیش زدن…مرحوم کُلِینی در کافی روایت
کرده،“فـَأَخـَذَتِ النَّارُ فـِی الْبـَابِ وَ الدِّهـْلِیـز” آستانه ی
خانه آتش گرفت،شراره های آتش به آسمون می رفت” فـَخـَرَجَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ
علیه السلام یَتَخَطَّی النَّارَ وَ یَمْشِی فِیهَا”
آقا از خونه خارج شدند،روی
آتیش قدم می گذاشت،از بین آتیش عبور می کرد،همین طور که می بردنش صدا می زد:
أَنَا ابْنُ أَعْرَاقِ الثَّرَی أَنَا ابْنُ إِبْرَاهِیمَ خَلِیلِ اللَّهِ”
من
پسر ریشه های زمینم،من پسر همون آقایی ام که آتش نمرود براش سرد و سلامت شد،منم به
اذن خدا نمیسوزم….اما تقدیر برای مادرش فاطمه چیز دیگری رقم زد
….*

 

بار دیگر خانه ای میهمان آتش
است

حرف این مردم چرا با زبانِ آتش
است

 

*دلت
کجا رفت؟دلِ امام صادق کجا رفت موقعی که از روی آتیش راه می رفت؟دلِ امام صادق بین
در و دیوار بود،از بین آتیش خونه ی خودش،رفت کنارِ آتیش خونه ی باباش علی…مادرش رو
می دید،چه صحنه ای رو دید؟” فَجَمَعوا الحَطَبَ الجَزلَ عَلَی بابِنا” خود
بی بی فمود: دَرِ خونه ی ما هیزم خشک آوردن” حَطَبَ الجَزلَ” یعنی اون هیزمی
که زود آتیش میگره…” واتوا بالنار لیحرقوه و یحرقونا “ بی بی فرمود:آتیش
آوردن که هم خونه رو به آتیش بکشن و هم اهل خونه رو بسوزونند

اما این پسر با مادر یه فرق های
دیگه ای هم داره،مادرش بین شعله ها گیر افتاد،وقتی دَرِ خونه ی امام صادق رو آتیش زدن،دیگه
کسی با لگد به در نزد،همسرش جلو در نیومد،کسی با صورت به زمین نخورد
…*

 

بار دیگر خانه ای میهمان آتش
است

حرف این مردم چرا با زبانِ آتش
است

شکر حق اینجا زنی صورتش نیلی
نشد

پیش چشم همسرش زخمیِ سیلی نشد

 

*آقا
رو بدون عبا و عمامه بردند،دستاش رو بستن تو کوچه ها می کشیدن،مرکب از جلو می رفت،این
پیرمرد دنبال مرکب می دوید،من نمی دونم چرا مدینه اینجوریه،چرا هرجا خونه ای رو آتیش
میزنن،هر جا یکی وسط آتیش می مونه،یکی رو دست بسته می برن؟…آقا جان هر چی هم که شد،دیگه
همسرت رو جلوت نزدن،تازیانه نزدن،با غلاف شمشیر نزدن،دیگه همسرت خادمه ی خودش رو صدا
نزد،دیگه همسرت دنبالت نمی دوید…دنبال حیدر می دوید…از سینه اش خون می چکید
…*

 

پشت مرکب می‌دود گریه‌هایش بی
صداست

حرمتش را نشکنید او بزرگ قوم
ماست

اشک میریزد ولی نه برای داغ خود

یاد زینب کرده است باز وقت روضه
شد

یا حسین و یاحسین ذکر او در هر
کجاست

او که خود مولای ماست روضه‌خوان
کربلاست

 

*اینجا
امام صادق رو توی کوچه ها بردند به اون وضعیت،خیلی ایستاده بودن نگاه می کردند،چرخ
روزگار چرخید،یه روزی هم یادش می اومد که بچه های امام حسین رو توی کوچه های شام می
چرخوندند…یه عده شادی می کردند،یه عده هلهله می کردند
…*

 

بر سَرِ نیزه سری در دل شامِ
بلا

آه از رقاصه ها آه از رقاصه‌ها

 

*بچه
های حسین گریه می کردند،ناله می زدند،یه عده حروم لقمه جلو اینا می رقصیدن،یه عده حرومی
هم اینها رو تشویق می کردن،تأیید می کردند…یا حسین و یا حسین
….*



دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.