السلام علیکِ یا اُمَّ البنین یا زوجَهَ امیرِ المؤمنین.
السلام علیکِ یا اُمَّ اَبی الفضل العباس…
دیگر مرا ام البنین نخوانید
زیرا که من دیگر پسر ندارم….
او ماند و دخترانِ یتیمِ قبیله اش
اُم البنینِ بی پسر ؛ اُم البنات شد
*مادر پسرها،مادر دخترها شد*
قدم اگر خمید، فدای سر حسین
جانم به لب رسید ، فدای سر حسین
ام البنینِ سابقِ این شهر عاقبت
شد مادر شهید ، فدای سر حسین
از بعدِ کربلا کسی از مردمان شهر
لبخندِ من ندید ، فدای سر حسین
هر جمله ی بشیر مرا پیر کرده است
مویم شده سفید ، فدایِ سر حسین
گلچین چهار تا گُلِ گلخانه ی مرا
چه وحشیانه چید ، فدای سر حسین
هر شب به یاد عمر کم ناز دانه ها
اشکم به رخ چکید ، فدای سر حسین
هر شب به یاد تشنگی کودک رباب
خواب از سرم پرید ، فدای سر حسین
*رباب جان من شرمنده ات شدم…حسین….*
عباس پاسبان حرم شد به جای من
دستش اگر برید ، فدای سر حسین
گویند جا شده به مزار مُحقَّری
*شنیدم دست و پاتو بریدن…..*
گویند جا شده به مزار مُحقَّری
آن قامت رشید ، فدای سر حسین
*حسین جان….حسین جان….*