ای قبر پنهانِ تو در قلب همه، اُمّ أبیها ..
دل مثل پهلویت شکسته فاطمه، اُمّ أبیها ..
ای اشکِ تو همراه امواج فرات ای همدم غم
تا کی رسد بر جانِ فرزندان تو غمهایِ عالم
شفیعۀ ما دعایمان کن
به مهر خود آشنایمان کن
از این غریبی رهایمان کن
از این غریبی رهایمان کن
بر زمین خونِ محبان شما
ذکر ما شد کلّ ارضٍ کربلا …
یا من بَدَا فی کُلِ ضِلع ٍ کَسرُها أُمَّ أَبیها
«ای آنکه در هرسینهای شکستگیاش نمایان شد»
«حَتّی غَدَا فی کُل قَلب ٍ قبرُها أُمَّ أَبیها»
تا جاییکه در هر دلی آرامگاهی برای او هست
«أُمّاهُ لَو تَبکینَ قتلَ السِّبطِ فی جنبِ الفُراتِ»
مادر جان! آن هنگام که در عزای کشته شدن حسینت در کنار فرات میگریی
«نوحِی علی مَن ناضَلوا و جاهَدوا ضِدَّ الطُّغاهِ»
از داغ آنهایی که علیه ظلم و طاغوت ایستادند و جانانه جنگیدند نیز نوحه بخوان!
«یا قُرَّهَ عینِ الاوصیاءِ»
ای نور چشم تمام اوصیا
«أدعوکِ دَوماً هذا نِدائی»
دائما تو را میخوانم، این ندای من است
«صلَّی علیکِ ربُّ السَّماءِـ
پروردگار آسمان بر تو درود میفرستد
«فاطمه، یا بَضعهَ المصطفی فاطمه
فاطمه، تبکی لَکِ عینُ الوَفی»
فاطمه، ای پاره تن مصطفی فاطمه، دیدگان وفا در عزای تو میگریند
«أدعو و دمعُ العین ِ لِلکونِ صَدَی آه ٍ واویلاه»
صدایت میزنم و اشک چشمم به سمت جهان پژواک میشود
«یا بنتَ من یَجری بکفَّیهِ النَّدَی آه ٍواویلاه»
ای دختر پیامبری که بارش باران به اشاره دستهای اوست
«سالَت دماء ُالشّیعهِ مِن قلبِ بحرینِ الحزینِ»
اینک این خون شیعه است که از قلب اندوهگین بحرین جاری میشود
«و هذه أَبنائُکِ تدعُوکِ یا أُمَّ الحسین»
اینها فرزندان تواند ای مادر حسین که تو را میخوانند
«زهراءُ دَومًا قَلبی یُنادی»
دل من همیشه تو را میخواند یا زهرا!
«یا بَضعهً مِن خیرِ العبادِ»
ای پاره تن بهترین بندگان
«ذِکراکِ رمزٌ لِلاتّحادِ»
یاد تو رمز اتحاد ماست
«فاطمه، یا بَضعهَ المصطفی فاطمه
فاطمه، تبکی لَکِ عینُ الوَفی»
فاطمه، ای پاره تن مصطفی فاطمه، دیدگان وفا در عزای تو میگریند
بند فارسی: از محمدمهدی سیار
بند عربی: از مرتضی حیدری آل کثیر