عزیزانی که تمایل دارند در اجر اخروی روضه خوانی برای اهل بیت علیهم السلام شریک باشند و ما را جهت تامین هزینه های جاری سایت، تایپ مجالس روضه و... یاری فرمایند می توانند از طریق آیکونهای ذیل اقدام نمایند.

مناجات و توسل جانسوز ویژۀ شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها به نفسِ سید مهدی میرداماد


ای
نگاهت پر از سپیده بیا
..

دل
زِ هجرت به خون تپیده بیا
..

 

« آقای
من
.. »

 

شبِ
غم را سحر،سحر برگرد

ای
صفایِ سحر ، سپیده بیا
..

 

 « آقای من .. »

 

آه
از این انتظارِ جان فرسا

 

*چه
قد فاطمیه ها بیاد تو رو صدا بزنم
*

 

آه
ازین انتظار جان فرسا

ای
امید دل رمیده بیا
..

 

* با
همین زمزمه و ناله ات  می تونی صداش  بزنی .. آقاجان .. برا من نیا ، به خاطر من نیا
، من کجا شما کجا .. الحمدلله یه اشاره برا شما بسه
*

 

ناله
دارد برای آمدن

مادری
با قد خمیده بیا

 

قسمت
می دهم
..

*چه
قد حق این قسم رو ادا می کنی ؟.. این قسم ، قسم معمولی نیست . شاید بعضی وقتها
لقلقۀ زبان من و تو بشه . اما حواسمون رو جمع کنیم ، امام زمان عجل الله فرجه رو
داریم قسم می دیم
..*

 

قسمت
می دهم به اشکی که

بر
رُخِ مرتضی چکیده بیا

 

*کدوم
اشک ؟.. اون لحظه ای که هی التماس کرد .. هی گفت فاطمه با من حرف بزن .. خدا نکنه
هیچ مردی به روز علی بیفته … قهرمان خیبر باشی .. دُل دُل سوار عرب ، فارِس عرب
باشی ..“وارث المومنین “یَعسوب الدین” قائِد الغُر المُحَجَّلین
علی باشی .. اصلاً علی باشی .. اصلاً همه رو بگذار کنار .. کی باورش میشد
کار علی به جایی برسه با زانو بیاد کنارِ بدن

 

 مرحوم محدث قمّی می گه ..
جلو دَرِ حجره افتاد رو زمین ، هی می خواست بلند شه دید زانو هاش رمق نداره . سر
زهرا رو بغل کرد هی صداش کرد دید جوابی نمی ده

..

(اینی
که گفت یافاطمه اَنا علی ، خیلی حرف داره ..) دیگه دید فایده نداره .. باید تیر
آخر رو بزنه . دیدن بلند بلند گریه می کرد ، می گفت من علی ام .. اشک چشم علی
افتاد رو صورت فاطمه ، من امام زمان عجل الله فرجه رو به همون قطره اشک قسم می دم
..*

 

قسمت
می دهم به اشکی که

بر
رخ فاطمه چکیده بیا
..

 

*اشکی
که رو صورت فاطمه چکید اشکِ علی بود … آقاجان .. بازم قسم بدم‌ ..؟ اگه این اسم
و این پرچم سیاه و این فاطمیه نبود ، اینجوری نمی گفتم .. آقاجان
..

 

جان
آن مادری که

 *شب جمعه ست .. کیا
مشتری اند امشب ..؟
*

 

جانِ
آن مادری که غرق به خون

در
پِیِ مرتضی دویده بیا
..

 

جانِ
یاسی که بین آتش سوخت

رویی
از غنچه اش ندیده بیا
..

 

*دیگه
بیا .. تو رو جان مادرت بیا … چقدر فاطمیه التماست کنم … من‌برا مادرت عزادارم
.. به حرمت این لباس مشکی بیا … به حرمت این گریه ها بیا … به حرمت اون مادری
که برای علی جون داد
…*


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.