عزیزانی که تمایل دارند در اجر اخروی روضه خوانی برای اهل بیت علیهم السلام شریک باشند و ما را جهت تامین هزینه های جاری سایت، تایپ مجالس روضه و... یاری فرمایند می توانند از طریق آیکونهای ذیل اقدام نمایند.

روضه طلب کردن علی اصغر از حضرت زینب سلام الله علیها توسط امام حسین علیه السلام/ متن و صوت

ابی عبدلله آمد جلوی خیمه ها، یا اختاه ناویلنی ولدی الصغیر حتی اقدح، یا زینب، بچه ام را بیاور یک بار دیگر ببینم. بعضی ها می پرسند، چرا مادرش را صدا نکرد؟

خب رباب هم کربلا بود، می توانست او را هم صدا کند، فکر می کنم ابی عبدالله نخواست که نگاهش به نگاه رباب بیفتد و شرمنده بشود.

بعضی از اهل ذوق می گویند: نه مادر دیگر نمی توانست بچه را نگه دارد؛ بعضی وقتها رباب نگه می داشت، بعضی وقتها زینب نگه می داشت، همین طور دست به دست می گشت،

از بس که این بچه بی تابی می کرد؛ در آن لحظه دست زینب سلام الله بود، لذا اباعبدالله بچه را از خواهرش خواست. بچه به بغل اباعبدالله آمده، لب های خشکیده، صورتیکه از شدت تشنگی رو به زردی نهاده،

لب هایی که مثل چوب به هم می خورد، دیگر توان سخن نیست، یک نقل که در مقاتل آمده است، این است که ابی عبدالله بچه را نیاورد طرف دشمن؛ من هر دو نقل را می گویم؛

یک نقل دیگر این است که بچه را به بغل ابی عبدالله دادند، ابی عبدالله سر را خم کرد این لب ها را آورد که بچه راببوسد، بعضی نوشته اند، قبل از اینکه لب های حسین به صورت علی اصغر برسد،

تیر به گلوی او برخورد کرد، لذا ابی عبدلله وقتی لب ها یش را گذاشت، گلو شکافته بود؛ بعضی هم نوشتند، ابی عبدالله نازدانه  را آورد درخواست کرد از دشمن…

امام حسین دیگر نتوانست بچه را به خیمه ببرد، دید اگر این بچه در خیمه بماند( با اینکه علی اکبر و قاسم را آورده بود) زنها و بچه ها، دور بچه حلقه بزنند، ممکن است که مادرش جان بدهد،

لذا دیگر ابی عبدالله علی اصغر را به خیمه نیاورد و قنداقه خونینش را دور صورتش پیچید. ساعدالله قلبک یا اباعبدلله، قربان دل داغ دارت یا اباعبدالله…

آمد پشت خیمه، شمشیرش را باز کرد، با نوک شمشیر یک قبر کوچک حفر کرد؛ ناز دانه اش را میان قبر گذاشت. صلی الله علیک یا مظلوم، یا ابا عبدالله…


منبع: اقتباس از روضه خوانی حجت الاسلام والمسلمین دکتر رفیعی حفظه الله.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.