عزیزانی که تمایل دارند در اجر اخروی روضه خوانی برای اهل بیت علیهم السلام شریک باشند و ما را جهت تامین هزینه های جاری سایت، تایپ مجالس روضه و... یاری فرمایند می توانند از طریق آیکونهای ذیل اقدام نمایند.

لحظه شهادت حضرت حر علیه السلام/ گریز به امام حسین علیه السلام

هر یک از شهدای کربلا، وقتی لب تشنه و بی رمق میان انبوه دشمنان به زمین می افتاد، دیگر منتظر خنجر خلاص دشمن بود. اگر کسی دست به سرش می زند، با خود می گفت: آمده اند که کارم را یکسره کنند و سر از بدنم جداکنند.

دستی به سر حر کشیده شد. با خود گفت: آمده اند که…؛ اما نه، این دست، دست ظلم نیست. خیلی مهربان است. چشمانش را باز کرد. چه می بیند؟ باورش نمی شود! مولایش را بالای سرش دید. سر حر را به دامن گرفت و دستمالی به سرش بست. حر هنوز باورش نمی شد. من کجا و دامن امام حسین علیه السلام کجا!؟ با زبان حال می گفت: آقا جان! می دانستم که آقایی. شنیده بودمٰ ولی دیگر توقع نداشتم بیایی و سرم را به دامنت بگیری!

این جا امام حسین علیه السلام بالای سر حر حاضر شد و دستمال به سر حر بست؛ ولی وقتی خود امام حسین علیه السلام لب تشنه و بی رمق میان انبوه دشمنان به زمین افتاد،‌ کسی نبود بیاید بالای سرش، شمر خنجر به دست وارد گودی قتلگاه شد…


منبع: بحارالانوار، ج۴۵، ص۱۴.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.